آموزش بازار های مالی و سرمایه گذاری

آموزش/سرمایه گذاری

آموزش/سرمایه گذاری

آموزش/سرمایه گذاری
با ما بازار های مالی را بشناسید و آگاهانه سرمایه گذاری کنید.

طبقه بندی موضوعی

اگر تا به حال برنامه ریزی کرده اید که یک فول نود بیت کوین یا گره لایتنینگ را نصب یا اجرا کنید اما انجام این کار برایتان دشوار است، این مقاله ممکن است برای شما مفید باشد. بیت کوین از شبکه ای از گره های کامل تشکیل شده است که هزاران نفر در سراسر جهان از آن در رایانه های خود استفاده می کنند. این گره ها عناصر ضروری برای اطمینان از عدم تمرکز و امنیت بیت کوین هستند. هر یک از گره ها اطلاعات تراکنش بیت کوین ارسال شده را ذخیره می کند.

 با این اطلاعات، گره مذکور می تواند به طور مستقل اعتبار تراکنش های جدید را تأیید کند. در واقع، شخصی که تراکنش را انجام می دهد و بیت کوین را ارسال می کند، ادعای مالکیت این دارایی دیجیتال را دارد. علاوه بر این، شبکه لایتنینگ بیت کوین یکی از امیدوارکننده‌ترین فناوری‌ها در این فضا است که تراکنش‌های بیت‌کوین را به سطح جدیدی از مقیاس‌پذیری و سرعت سوق می‌دهد. خوشبختانه، برای افرادی که خواهان کنترل بیشتر بر دارایی های خود هستند، اجرای یک زیرساخت مخفی بنیادی می تواند یک پروژه عملی باشد.

فول نود بیت کوین چیست؟

فول نود بیت کوین چیست؟

اگر تا به حال برنامه ریزی کرده اید که یک فول نود بیت کوین یا گره لایتنینگ را نصب یا اجرا کنید اما انجام این کار برایتان دشوار است، این مقاله برای شما مفید است. بیت کوین از شبکه ای از گره های کامل تشکیل شده است که هزاران نفر در سراسر جهان از آن در رایانه های خود استفاده می کنند. این گره ها، عناصر ضروری برای اطمینان از عدم تمرکز و امنیت بیت کوین هستند. هر یک از گره ها اطلاعات تراکنش بیت کوین ارسال شده را ذخیره می کند.

 با این اطلاعات، گره مذکور می تواند به طور مستقل اعتبار تراکنش های جدید را تأیید کند. در واقع، شخصی که تراکنش را انجام می دهد و بیت کوین را ارسال می کند، ادعای مالکیت این دارایی دیجیتال را دارد. علاوه بر این، شبکه لایتنینگ بیت کوین یکی از امیدوارکننده‌ترین فناوری‌ها در این فضا است که تراکنش‌های بیت‌ کوین را به سطح جدیدی از مقیاس‌ پذیری و سرعت سوق می‌دهد. خوشبختانه، برای افرادی که خواهان کنترل بیشتر بر دارایی های خود هستند، اجرای یک زیرساخت مخفی بنیادی می تواند یک پروژه عملی باشد.

معرفی انواع فول نود بیت کوین

نود یا گره های بیت کوین در واقع کامپیوترهایی هستند که به شبکه بیت کوین وصل شده و نرم افزار آن را اجرا می کنند. این گره ها در فرآیندهای مختلفی مانند گزارش، تأیید، پردازش و ذخیره اطلاعات تراکنش های بیت کوین شرکت می کنند. از سه نوع گره بلاک چین بیت کوین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• گره کامل: این دسته از نودها وظیفه تایید تراکنش ها و بلاک ها را بر عهده دارند و همچنین باید در مورد تاریخچه و ترتیب ثبت تراکنش ها به توافق برسند. گره‌های کامل، نسخه کامل بلاک چین را حفظ می‌کنند و همیشه بر اضافه شدن یا عدم اضافه شدن بلاک‌ها به آن تأثیر می‌گذارند؛ اما بر خلاف گره های کوچک، این گره های کامل قادر به پیشنهاد اضافه کردن یک بلاک جدید نیستند و بنابراین پاداشی دریافت نخواهند کرد.

• نود ماینر: این گره ها، تراکنش ها را در بلاک هایی قرار می دهند که می توانند در شبکه بیت کوین تأیید شوند. هر بار که یک بلاک استخراج شده توسط یک گره ماینر به بلاک چین اضافه شود، به آن پاداش داده می شود. علاوه بر این، گره‌های ماینر نیز واحدهای جدید BTC را وارد چرخه بازار می‌کنند. برای استخراج بیت کوین باید به این نوع گره تبدیل شوید.

• نودهای سبک: این نودها نسخه کوچکتری از بلاک چین بیت کوین را حفظ می کنند. در نتیجه، آنها می توانند بر روی دستگاه هایی مانند گوشی های هوشمند اجرا شوند و تراکنش های بیت کوین را انجام دهند.

چرا یک گره بیت کوین ایجاد کنیم؟

چرا یک گره بیت کوین ایجاد کنیم؟

چرا باید یک گره بیت کوین بسازیم و اجرا کنیم؟ راه اندازی این گره ها نه تنها یک تجربه محرک و مفید برای سلامت شبکه BTC بوده، بلکه به نفع کاربرانی است که آنها را مدیریت می کنند. یکی از مزایای اصلی بیت کوین این است که کاربران نیازی به مراجعه یا اعتماد به بانک های واسطه مانند ولز فارگو برای دارایی ها یا پرداخت های خود ندارند. 

در این دیدگاه، اجرای یک گره بخش اصلی استقلال مالی است. کاربرانی که چنین گره هایی را اجرا می کنند نیز به صحت آنها اعتماد دارند زیرا با دانستن این اطلاعات، دیگر نیازی به اعتماد به کسی ندارند و به این ترتیب در دام کلاهبرداران نمی افتند. 

اگر کاربر پرداخت های بیت کوین را بپذیرد اما گره خود را اجرا نکند، به اطلاعات پرداخت از گره شخص دیگری اعتماد دارد. البته باید توجه داشت که این داده ها قابل هک هستند. توسعه دهندگان بیت کوین بر این باورند که اجرای این گره ها بسیار مهم است زیرا بسیاری از افراد کار خود را به آسان تر کردن گره ها اختصاص داده اند.

نحوه تبدیل شدن به یک گره کامل در شبکه بیت کوین را بیاموزید

گره های لایتنینگ در بالای گره کامل بیت کوین قرار دارند و به عنوان لایه دوم برای پرداخت های سریع تر عمل می کنند. این گره ها، کاربران را به شبکه لایتنینگ متصل می کنند تا بیت کوین را سریعتر و با کارمزد کمتر بخرند و بفروشند. اگرچه شبکه فوق هنوز جدید و در حالت آزمایشی است، بسیاری از کاربران و توسعه دهندگان از بیت کوین با آغوش باز استقبال کرده و از آن استفاده کرده اند. کاری که در این مقاله قرار است انجام دهیم این نیست که فقط یک فول نود بیت کوین را اجرا کنیم، بلکه قصد داریم یک گره لایتنینگ را با کمک Raspi Blitz نیز نصب کنیم.

برای آموزش روش معاملاتی دکس تریدینگ، بر روی لینک کلیک کنید. 

ابزارهای مورد نیاز برای نصب نرم افزار

ابزارهای مورد نیاز برای نصب نرم افزار

RaspiBlitz نرم افزار تخصصی است که بسیاری از مراحل ایجاد گره را به صورت خودکار انجام می دهد و به کاربران کمک می کند تا گره های خود را ایجاد کنند. پس از ایجاد گره، نرم افزار RaspyBlitz یک رابط کاربری گرافیکی برای استفاده از آن (مثلاً برای پرداخت) اجرا می کند. این نرم افزار همچنین مجموعه ای از دستورالعمل های دقیق را ارائه می دهد که در این مقاله به طور جدی برای فعال کردن گره های BTC و Lightning دنبال خواهیم کرد. اولین قدم برای ساخت و ایجاد یک گره بیت کوین، خرید تجهیزات و نرم افزار لازم است. در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:

  • Raspberry Pi: این نرم افزار در اصل یک کامپیوتر دستی است که گره لایتنینگ را تغذیه می کند. (کامپیوترها مطمئناً از اولین کامپیوتر جهان، ENIAC، راه طولانی را پیموده اند.)
  • منبع تغذیه: مدل USB-C، 5 ولت، >=3 آمپر
  • حافظه یا محل ذخیره سازی (Storage): کارت حافظه MicroSD برای ذخیره نرم افزار Raspi Blitz و هارد SSD با ظرفیت 1 ترابایت برای ذخیره تمامی داده های بیت کوین.
  • تجهیزات حفاظتی: قاب مناسب SSD اطلاعات درب را از ضربه و نوسان محافظت می کند. محفظه هیت سینک برای Raspberry Pi از گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری می کند.
  • Raspberry Pi 3.5" (8cm) LCD Screen، GPIO Connection، XPT2046 Touch Controller: این صفحه پس از مقداردهی اولیه، اطلاعات مربوط به گره را نشان می دهد، مانند آدرسی که برای اتصال به گره های دیگر استفاده می شود. این عنصر کلیدی است که Respy Blitz را از سایر گره های لایتنینگ جدا می کند. این گره ها از نظر اعتبارسنجی تراکنش بسیار قدرتمند و ضعیف هستند.

دستورالعمل های اولیه شامل یک سری اقدامات حفاظتی برای جلوگیری از خراب شدن یا از دست رفتن گره بیت کوین است. هرچه پردازش Raspberry Pi بیشتر باشد، احتمال داغ شدن بیش از حد آن بیشتر است که می تواند برای همیشه به سخت افزار آسیب برساند؛ بنابراین، خنک نگه داشتن آن ضروری است. راهنمای دستور العمل Blitz توصیه می کند که Pi خود را در یک محفظه هیت سینک قرار دهید که گرما را جذب کند.

شناخت ساختار بازار یکی از اصلی ترین فاکتورها در معامله کردن است؛ شاید می توان گفت که اکثریت مردم دنیا برای اینکه به یک زندگی بسیار خوبی برسند اولین جرقه ای که به ذهنشان می زند فعالیت در بازارهای مالی باشد. بازارهای مالی می توانند شما را در کمترین زمان ممکن نسبت به سایر مشاغل به پول های زیادی برساند اما باید دقت داشت که فعالیت در بازارهای مالی اعم از بازار کریپتوکارنسی نیاز به آموزش و همچنین کسب تجربه دارد؛ چرا که اکثریت افراد حاضر در بازارهای مالی کسانی هستند که ضررهای بزرگی را به سرمایه های خود وارد کرده اند، لذا باید به یاد داشته باشید که در این مارکت (بازار) شما به راحتی آب خوردن می توانید تمامی پول و سرمایه ای که وارد این بازار کرده اید را از دست بدهید؛ اما برعکس این نیز طبیعتا برای شما می تواند رخ بدهد، بنابراین دیدن آموزش اصولی می تواند به شما بسیار کمک کند. در ادامه این مقاله نیز به بررسی سبک اسمارت مانی و شناخت ساختار بازار می پردازیم.

اسمارت مانی (Smart money) یا پول هوشمند چیست؟

اسمارت مانی چیست؟

 اصطلاحی که این روزا در حیطه آموزش بازارهای مالی بسیار پرمخاطب شده پول هوشمند یا اسمارت مانی می باشد. اسمارت مانی سرمایه ای است که توسط سرمایه گذاران نهادی، صاحبان بازار، بانک های مرکزی، صندوق ها و سایر متخصصان مالی در بازار قرار می گیرد (منظور از این اصطلاحات و لغت ها کسانی هستند که می توانند به بازار با استفاده از حجم سرمایه ای که در اختیار دارند جهت بدهند.) پول هوشمند یا همان اسمارت مانی (Smart money) به نیرویی اشاره دارد که بر بازارهای مالی تأثیر می گذارد که اغلب توسط اقدامات بانک های مرکزی هدایت می شود.

اصطلاح "پول هوشمند" از قماربازانی می آید که دانش عمیقی از ورزشی که روی آن شرط بندی می کردند داشتند که عموم مردم قادر به استفاده از آن نبودند. دنیای بازارهای مالی و سرمایه گذاری نیز به این مفهوم بسیار شباهت دارد. از این رو بررسی رفتار مردم می تواند این تصویر را برای شما به نمایش بگذارد که چگونه مانند آن ها معامله نکنید. پول هوشمند توسط کسانی سرمایه گذاری می شود که درک کامل تری از بازار دارند یا با اطلاعاتی که یک سرمایه گذار عادی نمی تواند به آنها دسترسی پیدا کند. به این ترتیب طبیعی است که نوع معامله کردن این بزرگان بازار با نوع معامله کردن شما و سایر تریدرها متفاوت باشد.

برای درک بهتر اسمارت مانی و ساختار بازار از کجا شروع کنیم؟

هدف اسمارت مانی این است که شما بدانید نقدینگی کجاست؟ به گفته جناب مایکل بنیانگذار سبک آی سی تی(ICT)، اگر نمی دانید نقدینگی چیست، بدانید که خودتان نقدینگی هستید! نقدینگی جاییست که استاپ لاس بیشتر معامله گران آنجاست، حال آیا سبک های قدیمی در بین عام مردم جا افتاده اند یا سبک های مدرن و جدید؟ قطعا جواب به این سوال می تواند به شما این نکته را بیاموزد که استاپ گذاری این افراد توسط بزرگان بازار یا همان بانک ها هانت خواهد شد.

شناخت جهت مارکت یا ساختار بازار

شناخت ساختار بازار

 اگر فردی باشید که در بازارهای مالی فعالیت داشته اید احتمالا با تحلیل تکنیکال کلاسیک آشنایی دارید و همچنین از اشکال و الگوهایی همچون (دوقله، سر و شانه و ...) آشنایی کافی دارید، شناخت جهت مارکت نیز با استفاده از داده های موجود در تکنیکال کلاسیک بدست می آید، همان طور که در تصویر بالا ملاحضه می کنید، زمانی که قیمت یک سقفی را می زند و سپس یک کفی می زند که این کف نسبت به کف قبل تر از خودش بالاتر است و همین ویژگی نیز برای سقف رخ داده انتظار این را باید داشته باشید که روند شما صعودی است.

برای کسب اطلاعاتی در زمینه آموزش ارز دیجیتال بر روی لینک کلیک کنید.

برای اینکه بتوانید روند مارکت را پیدا کنید باید به سقف و کف ها نگاهی بیندازید، درک کلی این روند می تواند به شما خیلی کمک کند و معاملات خود را در جهت مارکت باز کنید، احتمالا شنیده اید که "روند دوست توست پس با آن نجنگ" در اینجا هم ما می خواهیم دقیقا همین را آموزش دهیم که آیا روند صعودی (روند گاوی) است یا نزولی (روند خرسی) که نسبت به تشخیصی که می دهیم بتوانیم ترید کنیم، برای اینکه روند صعودی را داشته باشید نیاز به دو سقف و دو کف بالاتر از هم دارید، اگر همچین شرایطی را توانستید پیدا کنید شما روند را یافته اید؛ برای روند نزولی نیز همین ویژگی ها را باید داشته باشد یعنی به دنبال دو سقف و کف باشید که از سقف و کف قبلی پایین تر باشند.

فرکتالی بودن بازار به چه معناست؟

آشنایی با جهت و ساختار بازار

 یکی از شگفتی های خلقت کلمه ای تحت عنوان فرکتال است، در تمامی زیبایی های این جهان می توانید این ویژگی را ببینید که ساختارهای کوچکتر چگونه ساختارهای بزرگتر را خواهند ساخت؛ اما زیباترین قسمت این بخش این است که این پدیده زیبا در بازارهای مالی نیز وجود دارند و شما به راحتی می توانید ببینید که ساختارهای بزرگ چگونه از به هم پیوستن ساختارهای کوچک تشکیل می شوند، برای مثال همان طور که در تصویر بالا میبینید در دل یک روند صعودی! روندهای صعودی و نزولی کوچکتری وجود دارند که با پایین آوردن تایم فریم معاملاتی می توان آن را دید، این دیدگاه به شما بسیار کمک می کند تا در معاملاتتان سودده باشید.

برای مثال در شکل بالا فرض کنید خطوط روند صعودی که با رنگ آبی نشان داده شده است برای تایم فریم روزانه است و اگر شما تایم را به پایین تر ببرید بر فرض یک ساعته؛ روند قیمت همانند روندی است که در رنگ سبز وجود دارد. در ادامه به بررسی چند مثال برای درک بهتر ساختار بازار یا مارکت استراکچر می پردازیم:

بررسی مارکت استراکچر (ساختار بازار) در اتریوم

ساختار بازار در اتریوم

 یکی از نمودارهایی که می خواهیم با مثال توضیحاتی که داده ایم جلو برویم رمزارز اتریوم است، این ارز دیجیتال دومین ارز دیجیتال از نظر مارکت کپ (ارزش بازار) است، همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید قسمتی که مشخص کرده ایم روندی صعودی داشته است! شاید بپرسید چرا؟ اصلا چرا باید آن جا روند صعودی باشد؟

جواب ساده است همان طور که گفته ایم زمانی روند قیمتی یک دارایی صعودی است که سقف و کفی بالاتر از سقف و کف قبلی خودش ثبت کند، در این تصویر نیز به وضوح مشخص است که اتریوم هنگامی که در حال نزدیک شدن به سقف تاریخی خود بود به این طریق بالا رفته است اما مورد دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در تایم فریم پایین تر آیا صحبتی که پیش تر در مورد فرکتال کرده ایم صادق است؟ بهتر است که به تایم فریم پایین تری رجوع کنیم:

بررسی ساختار بازار در اتریوم

 این همان تصویر قبل است در تایم فریم پایین تر، در تصویر قبل اتریوم را در تایم روزانه درحال مشاهده بودیم و این تصویر اتریوم در تایم فریم 3 ساعته است، همان طور که میبینید ساختار کوچکتر نیز توانسته است ساختار بزرگ را بسازد و ریزموج ها با کنار هم قرار گرفتن سقف و کف بالاتری را ساخته اند که به راحتی می توان گفت که ساختار بازار یا مارکت استراکچر صعودی است.

نتیجه گیری:

یکی از اصلی ترین کارهایی که باید یک معامله گر بازار مالی انجام دهد این است که ابتدا ساختار بازار یا مارکت استراکچر را پیدا کند، این کار باعث می شود معامله گر بداند ساختار ابتدا به چه صورت است و ثانیا نسبت به جهت آن معامله باز کند.

برای کاربران دنیای ارزهای دیجیتال، امنیت و همچنین حجم معاملات دو عامل بسیار ارزشمند و مهم در انتخاب صرافی است. از آنجایی که صرافی بایننس بهترین صرافی جهان است، حجم معاملات و لایه های امنیتی این صرافی نیز بسیار بالاست و این امتیازات باعث شده تا کاربران ترجیح دهند در این صرافی نسبت به سایر صرافی ها معامله کنند. برای یافتن بهترین راه برای احراز هویت بایننس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید. 

مشکلات کاربران ایرانی در صرافی بایننس

مشکلات کاربران ایرانی در صرافی بایننس

یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد هر صرافی وجود دارد، رعایت قوانین و جنبه های مالی مربوط به شرکت ها است. از آنجایی که صرافی بایننس در ژاپن فعالیت می کند، موظف به رعایت مقررات مالی در این کشور بوده و با توجه به تحریم های اعمال شده علیه ایران، صرافی بایننس به کاربران ایرانی اجازه استفاده از صرافی بدون احراز هویت بایننس را نمی دهد.

صرافی بایننس در 3 مرحله متوالی قوانین پولشویی و تروریسم را اجرا کرد.

  • در گام اول، این صرافی همکاری خود را با Cypher Trish، یک شرکت بزرگ در تجزیه و تحلیل داده ها آغاز کرد.
  • در مرحله دوم، این صرافی سقف برداشت روزانه از حساب‌های احراز هویت نشده را کاهش داد. بنابراین، حداکثر برداشت برای کاربران احراز هویت نشده از 2 بیت کوین در روز به 0.06 بیت کوین کاهش یافت.
  • در مرحله سوم، صرافی بایننس به کاربران خود چند ماه فرصت داد تا حساب بایننس خود را تایید کنند. این احراز هویت باید در سطح 2 انجام شود و پس از 27 اکتبر، هیچ کس نمی تواند بدون احراز هویت بایننس در این صرافی معامله کند.

مزایای استفاده از صرافی بایننس

اگر تا به حال با این صرافی قدرتمند کار نکرده اید، این سوال به ذهن شما خطور می کند که چرا استفاده از این صرافی برای کاربران و سرمایه داران مهم و ارزشمند است؟ برای پاسخ به سوال بهتر است مزایای این صرافی را بشناسیم.

  • صرافی بایننس از اکثر آلت کوین ها حمایت می کند.
  • کارمزد تراکنش در این صرافی بسیار پایین است.
  • در این صرافی هدایای بسیار ارزشمندی به کاربران فعال داده می شود.
  • امنیت صرافی بایننس به دلیل لایه های امنیتی متفاوت، بسیار بالاست.
  • با توجه به حجم بالای معاملات در این صرافی، قدرت نقدینگی بسیار بالاست.
  • صرافی بایننس بهترین صرافی برای معاملات آتی و مارجین است.

دلایل مسدود شدن حساب ها در بایننس

نحوه احراز هویت بایننس

اکنون که با این صرافی آشنا شدید، بهتر است دلایل مسدود شدن و نحوه از بین بردن حساب مسدود شده این صرافی را بدانید. اجرای قوانین مبارزه با پولشویی و تحریم ها علیه ایران منجر به مسدود شدن حساب های بسیاری از کاربران ایرانی شده است. رفع مسدودی حساب بایننس فرآیندی زمان بر، بسیار حساس و پیچیده است، بنابراین ایده خوبی است که از متخصصان این حوزه کمک بگیرید. حل این مشکل توسط متخصصان از بروز مشکل جلوگیری می کند.

مهم ترین عوامل مسدود شدن حساب بایننس به شرح زیر است:

  • اکانت های بدون احراز هویت در سراسر جهان
  • احراز هویت بایننس از طریق مدارک ایرانی
  • ورود به حساب کاربری بایننس با IP کشورهایی که مجاز به ورود به بایننس نیستند: مانند ایران و آمریکا 
  • استفاده از مدارک هویتی کشورهایی که ایرانی بودن افراد در آن قید شده است.
  • تغییر IP پشت سر هم برای ورود به حساب کاربری بایننس در مدت زمان کوتاه
  • ۳ بار رمز عبور حساب بایننس را اشتباه وارد کنید
  • استفاده زیاد از حساب بایننس و واریز و برداشت های متعدد در یک روز

دانستن دلایل مسدود کردن حساب بایننس به شما کمک می کند تا از حساب بایننس خود با اطلاعات بیشتری استفاده کنید تا دچار مشکل نشوید.

بهترین راه برای رفع مشکل حساب کاربری در صرافی بایننس

حتی اگر مبلغ کمی در صرافی داشته باشید، ممکن است با مشاهده پیام مسدود شدن حساب بایننس خود دچار سردرگمی شوید. با این حال، باید بدانید که مهمترین چیز در این مواقع این است که آرامش خود را حفظ کنید تا زمانی که بهترین راه را برای رفع مسدودی پیدا کنید. هنگام بروز این مشکلات، باید مراقب باشید که هرگز کاری ناآگاهانه انجام ندهید. زیرا عدم تجربه کافی و نداشتن دانش کافی در این زمینه باعث می شود تا حساب کاربری شما برای همیشه مسدود شود.

پشتیبانی صرافی بایننس در حین رفع بلاک، سوالات زیادی از شما می پرسد و پاسخ نادرست به هر سوال می تواند خطر حذف نشدن بلاک را افزایش دهد. بهترین راه برای تأیید بایننس کمک گرفتن از افراد آگاه است. بسیاری از افراد برای رفع مسدودی حساب بایننس خود به راهنماهای فضای مجازی اعتماد می کنند. با این حال، باید توجه داشت که بسیاری از این نکات منجر به از دست دادن سرمایه و حساب بایننس شما می شود.

روش احراز هویت بایننس 

روش احراز هویت بایننس

احراز هویت بایننس برای افراد متفاوت است و این تفاوت بستگی به زمان ورود افراد و ایجاد حساب کاربری دارد. اگر در گذشته در بایننس فعال بودید و پس از تحریم مجبور به تغییر صرافی خود شده اید، بهتر است بدانید که می توانید احراز هویت بایننس را انجام داده و از طریق یک شرکت معتبر حساب خود را مجددا راه اندازی کنید.

برای این کار کافی است مدارک لازم را برای رفع مسدودی ارسال کرده تا در رفع انسداد حسابتان کمک کنیم. برای تازه واردان به بازار ارزهای دیجیتال، باید هویت خود را تأیید کنند تا از همان ابتدا وارد بایننس شوند. بنابراین، اگر به تازگی تصمیم به معامله در بایننس گرفته‌اید، در اولین قدم، به کارت شناسایی، پاسپورت و سایر مدارک هویتی جعلی از کشورهایی نیاز دارید که در آن‌ها منعی برای فعالیت در بایننس ندارید. در این روش، استفاده از مدارک هویتی جعلی نباید برای شما مشکل ثانویه ایجاد کند و به راحتی بتوانید خود را تایید کرده و معاملات خود را در بهترین صرافی جهان آغاز کنید.

تفاوت در سطوح احراز هویت بایننس

اکنون که می دانید برای تأیید حساب بایننس خود باید چه مراحلی را طی کنید، بهتر است برای درک بهتر این فرآیند با سطوح مختلف احراز هویت بایننس آشنا شوید.

احراز هویت بایننس سطح یک (پایه)

در این سطح که کاربران ایرانی در گذشته در بایننس فعال بوده اند، فقط به یک آدرس در یک کشور تحریم شده نیاز دارید. در این سطح از احراز هویت بایننس، می توانید روزانه تا 0.06 بیت کوین برداشت کنید و معاملات آتی و اهرمی فقط تا 20 اهرم برای شما فعال می شود.

احراز هویت بایننس سطح دو (متوسط)

در این سطح از احراز هویت بایننس، می توانید از 2 تا 100 بیت کوین در روز برداشت کنید. در معاملات آتی و اهرمی، اهرم برای شما نامحدود خواهد بود. از 19 اکتبر، این سطح از احراز هویت به سطح پایه برای معاملات در بایننس تبدیل شده است و برای انجام این سطح از احراز هویت به مدارک شناسایی مانند پاسپورت، کارت شناسایی و گواهی های معتبر از کشورهای تحت تحریم بایننس نیاز دارید. 

احراز هویت سطح سوم بایننس(ادونس)

با این سطح از احراز هویت، به راحتی می توانید وجوه نامحدود را از حساب خود برداشت کنید. این سطح از احراز هویت به قدری دقیق است که نیازی به بررسی مجدد اطلاعات نبوده و مشکلی برای حساب شما به وجود نمی آید. هنگام انجام این سطح از احراز هویت، باید مدارکی ارائه دهید که نشان دهد شما مالک آدرسی هستید که در حین احراز هویت ثبت کرده اید. بهترین دلیل برای اثبات این موضوع این است که یکی از قبوض را در آدرس آپلود کنید.

کدام کشورها برای تأیید و احراز هویت بایننس بهتر هستند؟

کدام کشور برای احراز هویت بایننس مناسب است؟

اکنون که می دانید بهترین راه برای احراز هویت بایننس استفاده از اسناد جعلی از کشورهایی است که فعالیت در بایننس را ممنوع نمی کنند، ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که کدام کشور برای این کار بهترین است. برای پاسخ به این سوال بهتر است بدانید که بهتر است احراز هویت بایننس از کشورهایی با درصد ریسک کمتر و بدون مدارک هویتی شناخته شده انجام شود.

جهت کسب اطلاعاتی در مورد ارزهای دیجیتال جدید بایننس، مقاله مربوطه را مطالعه فرمایید.

دوم اینکه برای این کار بهتر است کشوری را انتخاب کنید که امکان اتصال به سایت از طریق IP آن کشور وجود داشته باشد و آی پی کشور مورد نظر در فیلترشکن ها پیدا شود. تجربه در فضای احراز هویت بایننس نشان داده است که هند و امارات یکی از بهترین کشورها برای انجام این کار هستند. 

چه مدارکی برای احراز هویت بایننس لازم است؟

همانطور که اشاره کردیم، احراز هویت بایننس در سه سطح مختلف انجام می شود و برای رفع انسداد حساب خود یا ایجاد یک حساب کاربری جدید در این صرافی، باید احراز هویت سطح دوم را تکمیل کنید. برای احراز هویت سطح دوم بایننس، به اسناد جعلی از کشورهایی مانند هند و امارات نیاز دارید. بنابراین بهتر است ابتدا مدارک مورد نیاز برای تایید مدارک جعلی آماد شود و در نهایت بتوانید برای تایید حساب خود در بایننس اقدام کنید. مدارک مورد نیاز برای تهیه کارت شناسایی احراز هویت بایننس عبارتند از: ارائه نام و نام خانوادگی فرد به زبان انگلیسی و تاریخ کامل تولد شخص. عکس پرسنلی جدید که روی کارت قرار می گیرد زیرا عکس روی کارت شما با تصویر چهره شما که ارسال می کنید بررسی خواهد شد. 

جهت کسب اطلاعاتی در مورد کارمزد معاملات در صرافی بایننس، بر روی لینک کلیک کنید.

شما می توانید با تلفن همراه عکس شخصی خود را بگیرید اما باید نکات زیر را رعایت کنید.

  • هرگز لباس آبی نپوشید.
  • صورت شما باید عاری از هرگونه آرایش باشد.
  • موهایتان را تا انتها به عقب بکشید تا روی صورتتان نریزد.
  • از کلاه، گوشواره، گردنبند، کلاه و غیره استفاده نکنید.
  • حالت صورت شما باید طبیعی باشد، پس لبخند یا اخم نکنید.
  • فرقی نمی کند حجاب در عکس باشد یا نه.
  • بهتر است عکس را در خانه بگیرید تا آرایش آتلیه ای در عکس نباشد.

آیا آی پی که به صرافی وصل می کنید مهم است؟

یکی از سوالاتی که ممکن است پس از تایید حساب به ذهن شما خطور کند، آدرس IP کشور متصل به صرافی است. دانستن این نکته مفید است که آی پی کشورهایی که تاکنون به بایننس متصل شده اند، مهم نیستند. بنابراین، اگر با IP کشوری مانند فرانسه به صرافی متصل شوید، می توانید برای هند و امارات احراز هویت کنید اما مراقب باشید در مدت زمان کوتاهی از IP های مختلف به صرافی متصل نشوید. لازم به ذکر است که اتصال از IP کشوری که از آن احراز هویت می کنید بسیار ایمن تر و کم خطرتر خواهد بود.

آموزش تصویری احراز هویت بایننس 

پس از دریافت کارت شناسایی هند و امارات، می توانید برای تأیید حساب بایننس خود اقدام کنید. برای احراز هویت کافیست مراحل زیر را به دقت و به ترتیب انجام دهید. در مرحله اول، بهتر است VPN کشوری را که می خواهید برای احراز هویت استفاده کنید، فعال کنید. در مرحله بعد وارد وب سایت بایننس شوید و بر روی نماد پنجم در سمت چپ بالا کلیک کنید تا حساب کاربری تایید شود.

در کشوی باز شده روی گزینه دوم کلیک کنید.

مرحله ثبت مشخصات در احراز هویت بایننس

 در مرحله بعد، می توانید با کلیک بر روی کادر زرد رنگ که عبارت «تایید وریفای» را نشان می دهد، فرآیند احراز هویت را شروع کنید.

1. اگر کاربر جدید هستید، پس از ایجاد حساب کاربری به صفحه زیر هدایت می شوید. روی [Start Now] کلیک کنید.

 تایید اطلاعات کاربر جدید در احراز هویت بایننس

2. از طرف دیگر، می‌توانید وارد حساب بایننس خود شوید و روی [User Center] [Identification] کلیک کنید.

 کشور خود را انتخاب کنید. اطلاعات شخصی خود را وارد کنید و روی [ادامه] کلیک کنید.

لطفا مطمئن شوید که تمام اطلاعات وارد شده با مدارک شناسایی شما مطابقت دارد. پس از تأیید نمی‌توانید آن را تغییر دهید.

 وارد کردن مدارک شناسایی در احراز هویت بایننس

2.1 بسته به کشور خود، ممکن است لازم باشد قبل از ادامه، با شرایط و ضوابط موافقت کنید.

 تایید ضوابط کشور

بر اساس کشوری که انتخاب کرده‌اید، برای تکمیل تأیید هویت و تست زنده بودن در وب‌سایت‌های فروشندگان مختلف هدایت می‌شوید. در حال حاضر 3 فروشنده مختلف وجود دارد که اطلاعات هر یک به صورت مفصل در سایت بایننس قرار دارد. 

 فروشندگان مختلف برای احراز هویت بایننس

در مرحله بعد، باید مدرک نشانی را ارسال کنید. آدرس خود را وارد کرده و کلیک کنید.

 ارسال مدارک نشانی در احراز هویت بایننس

بسته به کشورتان، ممکن است لازم باشد مدرک نشانی را آپلود کنید. این می تواند صورت حساب بانکی یا قبض آب و برق شما باشد. برای ارسال روی [ادامه] کلیک کنید.

 آپلود مدرک شناسایی

شما باید به برخی از سوالات انطباق پاسخ دهید.

پاسخ به سوالت انطباق در احراز هویت بایننس

 پاسخ به سوالات انطباق در احراز هویت بایننس

شما با موفقیت درخواست خود را ارسال کردید. لطفاً صبورانه منتظر بمانید تا بایننس اطلاعات شما را بررسی کند. هنگامی که درخواست شما تأیید شد، یک اعلان ایمیل برای شما ارسال می کنیم.

لطفاً اطلاعات خود را وارد کنید و در عرض 15 دقیقه تأیید چهره را بارگذاری کنید. در طول فرآیند مرورگر یا برنامه خود را رفرش نکنید. ممکن است سعی کنید تا 10 بار در روز فرآیند تأیید هویت را تکمیل کنید. اگر درخواست شما 10 بار ظرف 24 ساعت رد شده است، لطفاً 24 ساعت صبر کنید تا دوباره امتحان کنید.

بارگذاری چهره

با توجه به اینکه تعیین سیاست های مالی همواره در جهت ایجاد تحرک مثبت در اقتصاد جامعه بوده است، پس از بحران سال های 2007 الی 2008 اهمیت محاسبه و تعیین بهترین ضریب فزاینده بیش از پیش پر رنگ شد. در اندازه گیری ضریب فزاینده مالی دو دیدگاه کلی وجود دارد؛ یکی دیدگاه کینزی و دیگری دیدگاه نئوکلاسیک. بسته به اینکه با توجه به کدام دیدگاه دست به محاسبه ضریب فزاینده مالی بزنیم به نتایج مختلفی خواهیم رسید. مهمترین سوالی که پیش می آید، این است که به چه چیزی ضریب فزاینده مالی گفته می شود؟ پاسخ این سوال را در ادامه مقاله مورد بررسی قرار خواهیم داد.

ضریب فزاینده مالی چیست؟

ضریب فزاینده مالی چیست

بررسی و اندازه گیری تغییرات حجم پول با توجه به هر واحد پول پایه، ضریب فزاینده گفته می شود که بر اساس فعالیت بانک ها صورت می گیرد. در واقع مطالعات بسیار زیادی این موضوع را مشخص کرده است که پس از افت شدید هزینه های دولت، میزان GDP و مصرف ارکان خصوصی بسیار افزایش پیدا می کند. نظریه های سنتی همانند کینز قادر به توجیه این نتایج عجیب نیست؛ به همین دلیل نظریه دیگری به نام نئوکلاسیک، طرح خصوصی سازی و خروج دولت از بخش های مختلف اقتصاد را ارائه کرد. همواره میان نظریه های مختلف و طرفداران آن ها اختلافاتی وجود دارد. حال در مورد ضریب فزاینده این اختلافات شدت گرفته و تبدیل به یکی از مهم ترین موضوعات داغ اقتصادی در زمان بحران های اقتصادی شده است.

نظریه کینزی و نئوکلاسیک در ضریب فزاینده مالی

همواره از سیاست مالی جهت کنترل اقتصاد کلان در جوامع مختلف استفاده می شود. سیاست مالی همواره وسیله ای کارآمد برای مدیریت اقتصاد بوده است؛ به همین دلیل، اثربخشی آن بسیار مورد بررسی قرار می گیرد. اما این مطالعات در اکثر موارد با نتایج مختلفی یا حتی متناقضی روبه رو شده اند. اما نظریه کینزی مدعی است همواره ضریب فزاینده در هزینه های دولت مقداری بیشتر از یک دارد، در حالیکه نظریه نئوکلاسیک معتقد است مقدار ضریب فزاینده کمتر از یک است.

عوامل موثر بر ضریب فزاینده مالی

عوامل موثر بر ضریب فزاینده مالی

مقداری که به ضریب فزاینده مالی نسبت داده می شود، می تواند وابسته به عواملی همچون اوضاع اقتصادی، زمان و حتی عوامل خاص حاکم در آن مقطع باشد. اما 3 عامل اصلی تاثیرگذار بر ضریب فزاینده مالی وجود دارد که عبارت اند از:

  1. اگر اوضاع مالی از نظر کسری یا مازاد بودجه، بعد از اجرای سیاست های اقتصادی ثبات خود را حفظ کند، عدد ضریب فزاینده بیشتر خواهد شد. به دلیل آن که ثبات اقتصادی سبب می شود اثر بدهی های دولت در نرخ بهره بلندمدت کمتر شود.
  2. اوضاع پولی اقتصاد در شرایط مساعدی به سر ببرد. به معنای آن که سیاست مالی انقباضی به وسیله افزایش نرخ بهره اتفاق نیافتد. هرگاه نرخ بهره برای اجرای سیاست های مالی انقباضی افزایش نیابد، همچنین نرخ ارز بدون تغییر باقی بماند آنگاه می توان نتیجه گرفت شرایط پولی اقتصاد مساعد است. بنابراین، اوضاع مناسب پولی به کمک چند عامل موجب افزایش ضریب فزاینده می شود. همچنین اگر هدف، سیاست های پولی، تورم و همچنین درآمد اسمی باشد، مقدار ضریب فزاینده حدودا صفر خواهد بود.
  3. نشتی جریان اقتصاد کم باشد. به بیان دیگر، بخش کوچکی از جریان درآمد صرف پس انداز، واردات یا موارد این چنینی شود. می توان میزان نشتی جریان درآمد را با روش هایی از جمله افزایش میل نهایی به مصرف، کاهش داد.

به طور کلی، این مفهوم متاثر از دو مورد اساسی است؛ این دو مورد شامل میل نهایی به مصرف و همچنین میل نهایی به واردات است.

جایگاه ادوار تجاری در تغییرات میل نهایی به مصرف

علی رغم آن که میل نهایی به واردات در زمان رکود کمتر می شود و موجب افزایش ضریب فزاینده می شود، ولی میل نهایی به مصرف در زمان رکود یکسان نیست. طبق مدارک موجود پس از بحران سال های 2007 به بعد میل به مصرف در کشورهایی نظیر فرانسه در سال ابتدایی به سرعت افزایش پیدا کرد، اما پس از ادامه دار شدن روند رکود از میزان آن کاسته شد. به علاوه، در اسپانیا، ایسلند و دانمارک از میزان میل نهایی به مصرف بسیار کاسته شد. همچنین در کشورهای انگلیس و آمریکا میل نهایی به مصرف در طی سال های رکود حدودا ثابت بود.

در نظریه کینزی، اعتقاد بر آن است که میزان میل نهایی به مصرف در میان اقشار مختلف جامعه یکسان نیست و میان کارگران و ثروتمندان اختلافاتی وجود دارد. به این دلیل که قشر کارگر به دلیل محدودیت بودجه تمایل بیشتری به مصرف آن دارد، اما ثروتمندان به دلیل توانایی خود می توانند بخشی از درآمد و بودجه خود را پس انداز کنند. بنابراین، یکی دیگر از موارد تاثیرگذار بر میل نهایی به مصرف، رفتارهای مصرفی اقشار مختلف جامعه است. در نتیجه این تاثیرات بر میل نهایی به مصرف، ضریب فزاینده مالی نیز دچار تغییراتی خواهد شد، اما در زمان رکود دقیقا مشخص نیست.

با این وجود میل نهایی به واردات تقریبا همه نظرات و عقیده ها یکسان است؛ چرا که در زمان رکود میل نهایی به واردات کاهش خواهد یافت. به طور کلی میل نهایی به واردات حدودا 85 درصد و میل نهایی به مصرف تنها 15 درصد در ضریب فزاینده مالی تاثیرگذار هستند.

جمع بندی

مفهوم ضریب فزاینده مالی

همواره محاسبه این مفهوم در مباحث اقتصادی اهمیت داشته است؛ اما می توان بهترین مثال آن را در بحران اقتصادی سال های 2007 و 2008 دانست. بنابراین دولت ها با محاسبه بهترین ضریب فزاینده مالی در دوران رکود می توانند تا حدودی بحران را کنترل کنند. مهم ترین مواردی که در محاسبه ضریب فزاینده مالی باید بررسی شود میل نهایی به مصرف و همچنین میل نهایی به واردات است و در تعریف این مفهوم بایستی خاطر نشان کرد که ضریب فزاینده مالی، بررسی و اندازه گیری تغییرات حجم پول با توجه به هر واحد پول پایه است که بر اساس فعالیت بانک ها صورت می گیرد. در این خصوص مطالعات زیادی انجام شده است و بسیاری از افراد بر این باورند که پس از افت سنگین هزینه های دولت، میزان GDP و مصرف ارکان خصوصی به طور جدی افزایش پیدا می کند و نظریه های سنتی مانند کینز، این نتایج عجیب را نمی توانند مورد پردازش قرار دهند و به همین دلیل، نظریه دیگری تحت عنوان نئوکلاسیک، خروج دولت از بخش های مختلف اقتصاد، طرح خصوصی سازی و... را مطرح کرده است.

الگوی لوزی یا الگوی الماس یک الگوی تحلیل تکنیکال است که اغلب در نوک بازار یا نزدیک به آن رخ می دهد و می تواند نشانه معکوس شدن روند صعودی باشد. این نام به این دلیل است که خطوط روندی که قله‌ها و دره ها را به هم متصل می‌کنند، شکل یک الماس را تشکیل می‌دهند. این الگو با جداسازی شکل سر و شانه خارج از مرکز و اعمال خطوط روند وابسته به قله ها و دره های بعدی ایجاد می شود. الگوی الماس که الگوی لوزی نیز نامیده می شود، بخشی از خانواده الگوهای کلاسیک است.

اما برخلاف الگوهای پرچم، سر و شانه و غیره، این الگو به ندرت در نمودار قیمت ظاهر می شود. بنابراین، فرصت های زیادی برای معامله با آن وجود ندارد. با این حال، ضروری است که معامله گران تکنیکال با این الگوی معکوس آشنا شوند زیرا زمانی که الگو به موقع تأیید و شناسایی شود، فرصت معاملاتی خوبی را فراهم می کند. الگوی نمودار الماسی اغلب با الگوی سر و شانه اشتباه گرفته می شود.

اگرچه شباهت هایی بین این دو شکل وجود دارد اما تفاوت های آشکاری بین آنها وجود دارد. الگوی لوزی اغلب پس از یک مرحله روند طولانی ظاهر می شود. هنگامی که در یک محدوده بازار صعودی رخ می دهد، به دلیل اثر نزولی آن به عنوان الگوی الماس نزولی تایید می شود. برعکس، زمانی که در محدوده بازار نزولی رخ می دهد، این الگو به دلیل اثر صعودی آن به عنوان الماس گاوی یا الماس صعودی شناخته می شود. الگوی لوزی چیست و انوع الگوی لوزی کدامند، موضوعی است که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.

آشنایی با الگوی لوزی یا الماس

آشنایی با الگوی لوزی یا الماسالگوهای الماس، به طور کلی غیر معمول هستند. با این حال، هنگامی که شکل می گیرند، می توانند یک شاخص قوی برای معکوس شدن قریب الوقوع روند صعودی فعلی باشند. این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که یک روند صعودی قیمت قوی، یک حرکت جانبی را در یک دوره زمانی طولانی نشان می‌دهد که به شکل الماس شکل می‌گیرد. الگوی لوزی یا الماس با چهار خط روند محدود مشخص می شود که نشان دهنده دو خط حمایت در زیر و دو سطح مقاومت در بالا هستند که به ترتیب کف و سقف های اخیر را به هم متصل می کنند. نوسانات قیمت در ابتدا گسترده شده و سپس در الگوی نمودار باریک می شود.

افزودن یک نوسانگر قیمت مانند میانگین متحرک شاخص قدرت نسبی می تواند دقت معامله شما را افزایش دهد زیرا این ابزارها می توانند حرکت قیمت را بسنجند و برای تایید شکست حمایت یا مقاومت استفاده شوند. تشکیل الگوی لوزی، بخشی از خانواده الگوهای نمودار کلاسیک است اما برخلاف الگوهای رایج پرچم، پرچم سه گوش، سر و شانه و مستطیل، الگوی نموداری لوزی کمتر در نمودار قیمت دیده می شود.

به این ترتیب فرصت های زیادی برای معامله الگوی نمودار الماسی که برخی از موارد ذکر شده دیگر وجود ندارد. با این وجود، معامله گران تکنیکال باید با این الگو آشنا شوند زیرا زمانی که این الگو به اندازه کافی زود تشخیص داده شود، فرصت معاملاتی محکمی را فراهم می کند. الگوی لوزی اغلب با الگوی نمودار سر و شانه اشتباه گرفته می شود. اگرچه شباهت هایی بین هر دو این اشکال وجود دارد اما تفاوت های متمایز بین این دو وجود دارد.

معامله‌گران تکنیکال همیشه به‌دنبال تغییرات بالقوه هستند زیرا فرصتی برای سودهای قابل‌توجهی را ارائه می‌دهند که باعث می‌شود شکل‌بندی الماس، الگوی کاملاً قدرتمندی باشد. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که برای محاسبه حرکت بالقوه، پس از شکسته شدن خط گردن یک الگوی الماس، معامله‌گر باید فاصله بین بالاترین و پایین‌ترین نقطه در الگوی الماس را محاسبه کند و آن را به نقطه شکست اضافه کند.

انواع الگوی لوزی در تحلیل تکنیکال

الگوی الماسی اغلب پس از یک فاز روند طولانی رخ می دهد. هنگامی که در چارچوب بازار صعودی (bullish market) رخ می دهد، به این الگو به عنوان الگوی الماس نزولی به دلیل مفهوم نزولی آن اشاره می شود. برعکس، زمانی که در بازار نزولی (bearish market) رخ می‌دهد، به این الگو به‌عنوان الگوی الماس صعودی به دلیل معنای صعودی آن نامیده می‌شود.

الگوی لوزی در تحلیل تکنیکال

در تصویر بالا می‌توانیم ببینیم که شکل بالای الماس چگونه به نظر می‌رسد. به روند صعودی قوی قبل از ساختار الماس توجه کنید. بازار به نقطه اوج صعود می کند و سپس به سمت پایین تر می رود. سپس بازار به بالاترین حد خود می رسد. پس از آن قیمت ها به پایین تر از نوسان قبلی کاهش می یابد و یک نقطه پایین نوسان جدید ایجاد می کند.

سپس قیمت ها یک بار دیگر بالاتر می روند و اوج را در ساختار ایجاد می کنند. به دنبال آن، قیمت پایین تر حرکت می کند اما نقطه پایین نوسان قبلی را لمس نمی کند. قیمت‌ها یک بار دیگر بالاتر می‌روند و زیر نقطه اوج قبلی قرار می‌گیرند. قیمت دوباره کاهش می یابد و بالاتر از نقطه پایین نوسان قبلی باقی می ماند.

هنگامی که این حرکت قیمت کامل شد، می‌توانیم چهار خط روند با اندازه نسبتاً مساوی ترسیم کنیم که نوسان‌های بالایی را در بالای الگو و نوسان های پایینی را در پایین ساختار به هم متصل می‌کنند. این یک ظاهر الماسی شکل ایجاد می کند که نام این الگو از آنجاست. گاهی اوقات، ممکن است تک تک قیمت‌ها را نبینیم. این موضوع لزوماً برچسب شکل را به عنوان الگوی الماسی باطل نمی کند. آنچه که بسیار مهم است این است که می توانیم چهار خط روند را در اطراف ساختار رسم کنیم که طول نسبتاً مشابهی دارند.

الگوی الماس نزولی

انواع الگوی الماس نزولی، در بخش قبلی توضیح داده شد. مجدداً این الگو را می توان به عنوان یک سری نوسانات قیمتی بالا و پایین مشاهده کرد که شبیه ساختار شکل گیری سر و شانه است. به طور خاص، شانه چپ و سر به هم متصل می شوند تا خط روند را تشکیل دهند، سر و شانه راست به هم متصل می شوند تا خط روند دوم را تشکیل دهند. این خطوط روند بخش بالایی تشکیل الماس نزولی را تکمیل می کند. سپس، برای قسمت پایین، نوسان های پایینی را در داخل دره ها به هم وصل می کنیم که شکل V را تشکیل می دهد.

الگوی الماس نزولی

با مراجعه به تصویر بالا، می توانیم الگوی الماس نزولی را یک بار دیگر مشاهده کنیم. علاوه بر این در این نمودار، سیگنال ورود شکست برای معامله ساختار، همراه با سطح هدف برای الگو را نشان داده ایم. در مورد سیگنال ورود کوتاه، این سیگنال در هنگام شکست فعال می شود و در زیر خط پایین سمت راست که به سمت بالا شیب دارد بسته می شود.

برخی از معامله گران ترجیح می دهند فقط برای شکست در زیر این خط بدون نیاز به بسته شدن زیر آن منتظر بمانند. این یک نقطه ورود مناسب نیز است، با این حال، به خاطر داشته باشید که در مقایسه با انتظار برای شکست و شرایط بسته، منجر به سیگنال‌های نادرست بیشتری می‌شود. قیمت هدف با استفاده از تکنیک حرکت اندازه گیری شده محاسبه می شود. به طور دقیق تر، ما می خواهیم فاصله قله تا دره را در ساختار اندازه گیری کنیم و سپس آن فاصله را از نقطه شکست به سمت پایین پیش بینی کنیم. این کار سطحی را فراهم می‌کند که در آن ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که روند شکست شروع به کاهش یا به طور بالقوه معکوس کند. به این ترتیب، سطح سود و خروج عالی ترید را نشان می دهد.

الگوی الماس صعودی

حال بیایید به معکوس الگوی الماس نزولی که الگوی الماس صعودی است نگاه کنیم. انواع الگوی الماس صعودی که به آن کف الماس نیز گفته می شود، در زمینه یک روند نزولی رخ می دهد. به طور معمول شاهد یک حرکت قوی قیمت به سمت پایین خواهیم بود و سپس یک مرحله تثبیت که نقاط نوسان بالا و پایین الماس را ایجاد می کند.

در این صورت، ظاهر شبیه به شکل گیری سر و شانه معکوس خواهد بود. ما قله ها و دره های درون ساختار را به روشی مشابه که قبلا توضیح داده شد به هم وصل می کنیم. هنگامی که چهار خط روند را در اطراف ساختار ترسیم کردیم و تأیید کردیم که اندازه چهار خط تقریباً برابر است، می‌توانیم ساختار را به عنوان الگوی الماس صعودی تأیید کنیم.

الگوی لوزی صعودی

با نگاهی به تصویر بالا از پایین الماس، می بینیم که این شکل گیری با حرکت نزولی قیمت انجام می شود. سپس می‌توانیم حرکت به سمت پایین را در ساختار الماس ببینیم که توسط دو خط روند بالایی که به سمت پایین و دو خط روند پایینی که به سمت بالا هستند مشخص شده است.

سیگنال ورود طولانی در هنگام شکست و بسته شدن در بالای خط سمت راست بالا که به سمت پایین شیب دارد، فعال می شود. مجدداً، روش برتر این است که برای جلوگیری از وقوع سیگنال‌های کاذب و اقدام احتمالی قیمت‌ها در اطراف این منطقه، منتظر یک شکست واقعی و بستن به جای یک شکست در بالای این خط روند باشیم.

ما هدف قیمت بالایی را با اندازه گیری مقدار زیاد به پایین در ساختار محصور محاسبه می کنیم. هنگامی که این فاصله را محاسبه و روی نمودار ترسیم کردیم، همان فاصله را از نقطه شکست پیش بینی شده به سمت بالا گسترش می دهیم تا به سطح هدف ترجیحی برسیم. هنگامی که قیمت به این سطح رسید، باید خروج از کل موقعیت یا حداقل بخش بزرگی از آن را در نظر بگیریم و در صورت تمایل، احتمالاً بخش کوچکتری از معامله را باز بگذاریم.

ویژگی های تاییدکننده الگوی الماسی

سقف و کف انتهایی به وسیله خطی عمودی یا کمی انحنا قابل اتصال باشد.

خطوط روند تا زمان شکست حفظ شده باشند یعنی بدنه کندل ها خارج از آنها بسته نشده باشد.

اکثر الگوهای لوزی ویژگی های زیر را نشان می دهند:

قیمت اوراق بهادار باید روند صعودی داشته باشد.

سپس حرکت قیمت باید در ابتدا شبیه به یک الگوی گسترده شود، جایی که قله ها بالاتر و دره ها پایین تر هستند.

متعاقباً، قیمت به سمتی تغییر می‌کند که قله‌ها پایین تر و دره‌ها بالاتر هستند.

اتصال قله ها و دره ها باعث تشکیل الماسی می شود که معمولاً به یک طرف کج می شود.

تشکیل الگوی لوزی صعودی تنها در پایان یک روند نزولی رخ می دهد در حالی که همتای آنها، تشکیل الگوی الماس نزولی، در پایان یک روند صعودی رخ می دهد. شکل‌های الماسی را می‌توان با شکل‌های محبوب‌تر و قدرتمندتر سر و شانه‌ها اشتباه گرفت. معامله گران باید از انجام این اشتباه احتیاط کنند زیرا شکل گیری الگوی لوزی صعودی معمولاً قبل از الگوی برگشت سر و شانه ها اتفاق می افتد.

استراتژی معاملاتی الگوی الماس

بیایید اکنون توجه خود را بر ایجاد یک استراتژی معاملاتی برای کار با نمودار الماس متمرکز کنیم. ما متوجه شدیم که الگوی خاصی در هر دو روند صعودی و نزولی اتفاق می افتد. زمانی که عمل قیمت قبل از الگوی الماس صعودی باشد، الماس نزولی نامیده می شود و اثرات نزولی دارد. هنگامی که عمل قیمت قبل از الگوی الماس نزولی باشد، الماس صعودی نامیده می شود و اثرات صعودی دارد.

استراتژی معاملاتی الگوی الماس

در این استراتژی معاملات الماس، ما سعی می کنیم با استفاده از یک رویکرد مبتنی بر عمل خالص، آن را تا حد امکان ساده کنیم. ما می دانیم که الگوی الماس طرحی است که اغلب در بازار یافت نمی شود. بنابراین نمی‌خواهیم متغیرهای زیادی را در استراتژی بگنجانیم که یک راه‌حل خوب را فیلتر کند.

قوانین معاملاتی الگوی نمودار الماس صعودی

قبل از تشکیل الماس باید یک روند صعودی واضح وجود داشته باشد.

• شکل بالای الماس باید به وضوح توسط چهار خط روند که به هم متصل می شوند و از نظر طول نسبتا نزدیک هستند، مشخص شود.

• در طول شکست، یک سفارش فروش را در بازار وارد کنید و این الگو در زیر خط روند شیب دار صعودی نزدیک به اتمام است.

• استاپ لاس باید در آخرین نوسان بالا قبل از نقطه شکست قرار گیرد.

• سطح هدف بر اساس حرکت اندازه گیری شده محاسبه می شود. ما فاصله بین بالاترین و پایین ترین در ساختار الگو را اندازه گیری می کنیم و از نقطه شکست انتظار نزولی داریم.

• یک جزء تاخیر زمانی اضافی در تراکنش وجود خواهد داشت. به طور خاص، اگر قیمت پس از عبور از کندل 50 باعث توقف یا سطح هدف نشود، باید فوراً از بازار خارج شویم.

قوانین معاملاتی الگوی نمودار الماس نزولی

قوانین معاملاتی الگوی نمودار الماس نزولی

• قبل از اینکه الگوی الماسی شکل بگیرد باید یک روند نزولی مشخص وجود داشته باشد.

• شکل کف الماس باید به وضوح توسط چهار خط روند که به هم متصل می شوند و از نظر طول نسبتا نزدیک هستند، مشخص شود.

• در هنگام شکست، یک سفارش خرید را در بازار وارد کنید و آن را بالای خط روند شیب دار نزدیک به انتهای الگو ببندید.

• استاپ لاس باید در آخرین نوسان پایین قبل از نقطه شکست قرار گیرد.

• سطح هدف بر اساس حرکت اندازه گیری شده محاسبه می شود. ما فاصله بین بالاترین قله و پایین ترین فرورفتگی را که از نقطه شکست به سمت بالا شیب دارد اندازه می گیریم. این سطح مورد انتظار به عنوان نقطه خروج سود عمل می کند.

• یک جزء توقف زمانی اضافی در تراکنش وجود خواهد داشت. به خصوص اگر پس از عبور از 50 کندل قیمت دارایی، سطح توقف یا سطح هدف اصلاً فعال نشود، بلافاصله از معاملات بازار خارج می شویم.

نقطه ورود به معامله با الگوی نمودار الماس

هر نوع نمودار نقطه شروع خاص خود را برای تصمیم گیری در مورد معاملات ارائه می دهد. برای الگوی سر و شانه، این نقطه خط گردن بین شانه ها است. برای الگوی نمودار الماسی، این نقطه پایین سمت راست الماس نزولی و سمت راست بالای الماس صعودی است.

نقطه ورود به معامله با الگوی نمودار الماس

در بالا نمونه ای از الگوی الماس نزولی مشاهده می شود. دایره قرمز لحظه شکسته شدن قیمت به زیر سمت راست الماس را نشان می دهد. وقتی این خط شکسته می شود، بسته به نوع الماسی که در نمودار دارید، باید معامله ای برای شکستن تساوی انجام دهید. در این مورد، باید سهام را کوتاه کنیم زیرا الگوی الماس نزولی بوده و شکست به سمت پایین است.

تعیین حد ضرر در الگوی نمودار الماس

هنگام معامله با نمودار الماس، همیشه باید از دستور توقف ضرر استفاده کنید. مکان مناسب برای حد ضرر شما باید بالاتر از آخرین قسمت داخل الماس برای تنظیمات الماس های نزولی و در پایین ترین الماس داخلی برای راه اندازی الماس صعودی باشد.

در مورد بالا، ما یک الگوی الماس نزولی داریم. بنابراین، دستور حد ضرر باید بالاتر از آخرین صعود داخل الگو قرار گیرد. تصویر بالا نشان می دهد که در کجا می توان یک دستور توقف ضرر برای معاملات الماس قرار داد. گزینه دیگر این است که یک دستور حد ضرر در بالای الماس قرار دهید اما این ریسک معامله شما را افزایش می دهد.

روش دریافت سود در الگوی الماس

همانطور که قبلاً گفتیم، حداقل حرکت قیمت مورد انتظار از الگوی نمودار الماس برابر با اندازه ساختار است. به عنوان مثال، اگر فاصله بین لبه بالا و پایین الماس 1.50 دلار به ازای هر سهم باشد، باید حرکتی معادل 1.50 دلار در هر سهم را دنبال کنید.

روش دریافت سود در الگوی الماس

این همان نمونه الماس بالا است. با این حال، این بار ما یک هدف ساده برای قالب اضافه کرده ایم. اولین خط آبی اندازه الگوی الماس را اندازه گیری می کند. فلش آبی دوم به اندازه فلش آبی اول است اما روی قیمت اعمال می شود. خط افقی سبز نشان دهنده حداقل مقدار هدفی است که باید هنگام معامله با این الگو تعیین کنیم. لحظه ای که قیمت در این سطح کاهش یابد، ما این گزینه را داریم که از معامله خارج شویم.

ما همچنین گفتیم که در بسیاری از موارد، حداقل هدف از الماس پایان دادن به اقدامات قیمتی نیست. بنابراین یک راه خوب برای افزایش هدف الگوی الماس خود اضافه کردن میانگین متحرک وزن حجمی است. از آنجایی که اندازه استوک برای تایید الگوی الماس بسیار مهم است، شناسایی نقاط خروج نیز مهم است.

نتیجه گیری:

در این مقاله یاد گرفتید که الگوی الماس یا لوزی به دو صورت صعودی و نزولی شکل می گیرد. الگوهای معکوس الماس در انواع مختلف بازارهای مالی، از جمله بازار سهام، بازار فارکس، بازارهای ارز دیجیتال و آتی دیده می شود. نمودار الماس به اندازه سایر سبک های نمودار کلاسیک برجسته نیست. با این حال، مهم است که الگو را درک کنید و بتوانید آن را تشخیص دهید زیرا اگر این اتفاق بیفتد، می تواند یک فرصت تجاری عالی به شما بدهد. امیدواریم موضوعات و نکاتی که در این مقاله ارائه کرده ایم برای شما مفید باشد.

بازارهای مالی یکی از پرریسک ترین مشاغل در دنیا هستند، چرا که این بازار در واقع یک نبرد است، برنده این نبرد کسب درآمد می کند، شما در این بازار باید انتخاب کنید که در صف خرید یا فروش باشید به زبان ساده تر اینکه تشخیص دهید قیمت در این جا ارزان است و یا گران. تمامی سبک های مختلف بازارهای مالی ریسک های خودش را دارد و هیچ سبکی نمی تواند 100 درصد درست باشد لذا بهترین راه مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه است اما یکی از بهترین مدیریت ها در همین موضوعات، استراتژی فیکس لاس است. طبق این استراتژی شما به عنوان یک معامله گر نمی توانید به راحتی حساب خود را نابود کنید؛ تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا مدیریت ریسک ثابت (فیکس لاس) را به بهترین شکل ممکن بیاموزید.

ریسک در بازارهای مالی

ریسک در بازارهای مالی با استراتژی فیکس لاس

بازارهای مالی بخصوص، بازارهایی که دامنه نوسان ندارند از ریسک بالایی برخوردار هستند، یکی از این بازارها، بازار کریپتوکارنسی (cryptocurrency) است که سرمایه گذاری در این بازار می تواند در کمترین زمان شما را به آنچه که می خواهید برساند. این نکته نیز حائز اهمیت است که همان طور که می تواند پول خوبی به حساب شما اضافه کند می تواند به همان گونه سرمایه شما را نیز از بین ببرد. مدیریت ریسک همان چراغ راهی است که می تواند به شما کمک کند که از این بازار سخت، درآمد به دلار داشته باشید، طبیعتا رعایت کردن مدیریت ریسک و سرمایه می تواند بر روی احساسات شما تاثیر گذار باشد، برای مثال به داستان زیر دقت کنید:

مدیریت ریسک کمربند ایمنی شماست

فرض کنید که شما تشخیص داده اید اتریوم از عدد 1000 دلار می تواند یک روند صعودی را شروع کند، حال شما با رعایت کردن ریسک وارد این معامله می شوید، اما یک بول ران اتفاق می افتد و قیمت اتریوم از 1000 دلار به 2000 دلار می رسد، در این حین با اینکه شما با مدیریت ریسک وارد این پوزیشن شده اید و سود کسب کرده اید، به احتمال زیاد حسرت و رویا پردازی به سراغ شما می آید، چرا که به خودتان می گویید که من این تحلیل خوب را داشته ام، چرا تمام سرمایه را وارد این معامله نکردم؟! اما باید گفت که این همان شروع نابود کردن حساب معاملاتی شماست، با اینکه سود کمتری می کنید اما به یاد داشته باشید مهمترین فاکتور این است که ضرر کمتری داشته باشید، این دقیقا مانند همان بستن کمربند است، شاید راحتی زیادی برای شما به ارمغان نیاورد اما از شما حفاظت می کند.

حد ضرر چیست؟

حد ضرر چیست؟

می توان اهمیت استاپ لاس یا همان حد ضرر را اینگونه دانست که بدون آن وارد معامله نشوید، چرا که بیشتر احساسات معامله گران است که نمی گذارد شخصی با حدضرر وارد یک معامله شود. درصورتی که شما تحلیل تکنیکال را به خوبی آموخته باشید، می توانید با رعایت مدیریت سرمایه و ریسک به سودهای مستمری برسید.

بهترین استراتژی حد ضرر چیست؟

به طور کلی شما می توانید استاپ لاس های متحرک و ثابت (فیکس لاس - Fix loss) داشته باشید و انتخاب هر کدام از این استراتژی ها شما بستگی دارد اما این که هر بار ضررهای شما ثابت باشد می تواند شما را وارد سود کند! حتما با خودتان می گویید که چگونه می شود با کمتر ضرر کردن، سود کسب کرد؛ کافی است شما وین ریت حداقلی بالای 50 داشته باشید، آن وقت می توانید حتی با یک ریسک به ریوارد 1 به 1 نیز برآیندی سودده داشته باشید، به همین علت است که این جمله را زیاد شنیده اید که مدیریت سرمایه و ریسک همه چیز است، برای درک مفهوم به مثال زیر توجه کنید!
زمانی که از حد ضرر ثابت استفاده می کنید (فیکس لاس) در هر شرایطی، زمانی که حد ضرر شما می خورد تنها همان مقدار ثابت را ضرر می دهید و این همان ریسک شما می شود، حال کافی است در پوزیشن هایی که شما می گیرید نسبت ریوارد به ریسک را نیز برابر با 1 قرار دهید، تنها چیزی که الان به داد شما خواهد رسید، یک استراتژی است، این استراتژی باید وین ریتش بالای 50 درصد باشد! می توانید بر روی اوردر بلاک ها نیز فکر کنید، زمانی که این اتفاق بی افتد شما در سود مستمر قرار می گیرید، تمرکزتان را بگذارید که اول از همه از بازار یک ریسک به ریوارد 1 به 1 را بگیرید، بعد از اینکه توانستید یک به یک را از بازار بگیرید می توانید به فکر ریواردهای بیشتر باشید.

فیکس لاس بهترین راه برای بقا در بازار

اصل اول بازارهای مالی این است که بتوانید همواره در این بازار حضور داشته باشید، و بتوانید کمتر ضرر کنید، چرا که هیچ استراتژی وجود ندارد که اشتباه نکند، اما می توان با استفاده از مدیریت ریسک فیکس لاس با چند بار ترید کردن حساب نابود نشود؛ برای این استراتژی باید دو گام را استفاده کنید.
اول از همه مشخص کنید که چه میزان می خواهید متحمل ضرر شوید، این ضرر بر روی کل سرمایه شما است، به درصد آن را بنویسید، برای مثال شما 2000 دلار سرمایه دارید و می خواهید اگر تریدی از شما ضرر شد تنها یک درصد از کل 2000 دلار را از دست بدهید، یعنی 20 دلار، اگر فکر می کنید باز هم این مقدار زیاد است می توانید میزان ریسک خود را پایین بیاورید و آن را به نیم درصد کاهش دهید. این ها تماما به سرمایه اولیه شما بستگی دارد و همچنین اینکه می خواهید چه میزان ریسک در هر معامله خود داشته باشید، توجه داشته باشید که شما باید قانون اول یعنی قانون بقا را در بازاهای مالی رعایت کنید.
بعد از اینکه برای خودتان ضرری مشخص، تعیین کردید باید به ستاپ خودتان نگاه کنید، حد ضرری که می خواهید آن جا بگذارید چند درصد است؟ بر فرض اگر حد ضرر شما در آن ستاپ 3 درصد بود، شما باید حجمی را انتخاب کنید که استاپ آن ستاپ، نیم درصد ضرر به کل مارجین شما باشد؛ همچنین برای درک بهتره فیکس لاس بهتر است از وب سایت Calc.trade استفاده کنید.

سایت Calc.trade

آشنایی با استراتژی فیکس لاس

هنگامی که وارد وب سایت می شوید، با تصویر بالا مواجه خواهید شد، در سمت راست تصویر می توانید همچون پلتفرم تریدینگ ویو تحلیل های خودتان را داشته باشید، در همان قسمت بالا، سمت چپ نام رمز ارز مورد نظر خودتان را وارد کنید، قسمت مهم این وب سایت در سمت چپ آن است، جایی که شما می توانید میزان ریسک خودتان را مشخص کنید! از بالا کادر قرمز رنگ می توانید میزان دارایی خودتان را که برای ترید وارد بازار ارز دیجیتال کرده اید را وارد کنید، در این تصویر برای مثال عدد 2000 دلار را وارد کرده ایم و همان مثال بالا که در مورد اتریوم زده ایم را به عنوان مثال ذکر کرده ایم.

حال طبق مدیریت سرمایه ای که دارید انتخاب می کنید که چه میزان می خواهید ریسک بر روی سرمایه اصلی خود داشته باشید، این به چه معناست؟ یعنی اگر شما ریسکی ثابت داشته باشید، باید با هر بار حدضرر خوردن همان میزان فقط از کل سرمایه شما کسر شود. برای مثال شما می خواهید هر معامله ای که باز می کنید، نیم درصد ریسک داشته باشید، برای اینکار در باکس قرمز رنگ که مشخص کرده ایم عدد 0.5 را وارد می کنید، بسته به استراتژی معاملاتی شما این عدد می تواند تغییر کند، حال پس از اینکه این دو کادر را پر کردید، باید به بقیه ماجرا نیز دقت کنید.

تحلیل تکنیکال شما، قطعا به شما نقطه ورود، تارگت و حد ضرر داده است، آن ها را در باکس زرد مشخص کنید. برای مثال سرمایه اولیه ما 2000 دلار بود و می خواهیم تنها 0.5 درصد ریسک داشته باشیم و بر روی قیمت 1000 ملکه بازار ارزهای دیجیتال یعنی اتریوم یک معامله لانگ باز کنیم که حد آن 950 است و حد سود ما نیز 1200 است، به این ترتیب لوریج ما هر چقدر باشد، این سیستم با استفاده از کم و زیاد کردن مارجین ورودی، به شما می گوید که چه میزان باید وارد کنید. در تصویر بالا میبینید که ما لوریج یا همان اهرم را 10 قرار داده ایم، برای همین در صورت استاپ خوردن ما ده دلار از دست خواهیم داد. (این ربطی به لوریج ندارد، کاملا مربوط به مارجین است). این در صورتی است که اگر شما لوریج را بالا ببرید، این مارجین شما است که کمتر خواهد شد؛ بنابراین شما توانستید فیکس لاس را برای حساب خودتان رعایت کنید.

نتیجه گیری:

می توان گفت که تعیین حد ضرر ثابت یا همان فیکس لاس یکی از بهترین استراتژِهای مدیریت ریسک برای بقا در بازارهای مالی و همچنین کسب سود مستمر از این بازار است، چرا که ضرر کمتر در این مارکت می تواند باعث کسب سود مستمر در این بازار شود.

شما برای شروع فعالیت در بازار سهام و بورس، با مقدار سرمایه‌ کم نیز می توانید سرمایه گذاری در بورس را شروع کنید و تقریبا محدودیتی در این رابطه وجود ندارد. در واقع ماهیت سهام شرکت های فعال در بورس و فرابورس به گونه ای است که شما را به اندازه سرمایه ای که در اختیار دارید، در مالکیت شرکت‌ سهیم می سازد. در حقیقت کل دارایی یک شرکت، به اجزای کوچک تری به نام سهم تقسیم می شود و شما به عنوان سرمایه گذار می توانید تعدادی از این سهم ها را که متناسب با سرمایه در اختیار شما می باشد، خریداری نمایید. در این مقاله قصد داریم نکات مربوط به حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس را بیان کنیم.

حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس

حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس

همانطور که اشاره شد، شما با هر میزان سرمایه ای که در اختیار دارید، می توانید در دارایی های یک شرکت سهیم باشید. طبیعتا هر چقدر سرمایه کمتری داشته باشید، درصد مالکیت شما کمتر خواهد بود. در واقع اکثر سرمایه گذاران به امید افزایش قیمت یک سهم در آینده آن را خریداری می کنند و بنابراین هرچقدر مقدار کمتری از آن سهم داشته باشید، سود شما نیز از این تغییر قیمت کمتر خواهد بود؛ چراکه سود و زیان به صورت درصدی از سرمایه گذاری شما می باشد.

به عنوان مثال ممکن است شما بشنوید که مثلا فلان شخص، 1 میلیارد تومان را در مدت شش ماه در بورس، به 1 میلیارد و دویست میلیون تومان تبدیل کرده است و شخص دیگر در همین زمان 100 میلیون تومان را به 150 میلیون تبدیل کرده است. عده زیادی از مردم هستند که به خاطر ناآگاهی، عملکرد شخص اول را بهتر می بینند؛ چراکه آن شخص 200 میلیون سود کرده است و شخص دوم 50 میلیون؛ اما به عملکرد این دو شخص از نظر درصدی، که ملاک اصلی مقایسه است، توجهی ندارند. در این حالت، درصد سود شخص اول 20 درصد و درصد سود شخص دوم 50 درصد بوده است. بنابراین واضح است که عملکرد شخص دوم بهتر بوده است.

بنابراین، سود کردن در بورس ارتباطی با میزان سرمایه ندارد؛ بلکه به میزان تجربه و مهارت سرمایه گذاران بستگی دارد. با داشتن مهارت های سرمایه گذاری، حتی با وجود سرمایه کم، قادرید تا در بازه زمانی بلندمدت به سرمایه مناسبی دست یابید.

حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس چقدر است؟

حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس چقدر است

مطابق قوانین سازمان بورس و اوراق بهادار، برای خرید یک سهم (به جز عرضه های اولیه) باید حداقل 500 هزار تومان پول داشته باشید؛ جمله مذکور به این معناست که حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس، 500 هزار تومان است. در صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز می توانید حداقل مقدار مجاز برای خریدن واحدهای سرمایه گذاری را در امیدنامه شرکت مطالعه نمایید. این عدد می تواند ده واحد و یا حتی یک واحد باشد. در اینصورت، صندوق ها نیز یکی از گزینه های سرمایه گذاری هستند که لازم نیست شما حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس یعنی 500 هزار تومان را در اختیار داشته باشید و لذا برای خرید با مبالغ کم نیز مناسب هستند.

به عنوان مثال، وقتیکه شما تعداد کمی از سهام یک شرکت فعال در بازار سرمایه را برای خرید انتخاب می کنید، اگر ارزش معامله کمتر از 500 هزار تومان باشد، خطای حداقل ارزش معامله برای شما نشان داده می شود.

از طرف دیگر، سوالی که پیش می آید این است که اگر افرادی، قصد سرمایه گذاری در بورس را داشته باشند، در ابتدا بهتر است با چه مبلغی وارد این بازار شوند؟ پاسخ این سوال به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ اما به طور کلی، در خصوص حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس می توان نکات زیر را بیان کرد:

  • سرمایه گذاری در بورس، مانند هر کار و یا حرفه دیگری به کسب دانش و مهارت نیاز دارد. در بازار بورس نیز به دانش و مهارت هایی مانند تابلوخوانی، فیلترنویسی، روانشناسی بازار، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی احتیاج دارید. بدون کسب این موارد، نسبت به انجام معاملات خود اطمینان زیادی نخواهید داشت و نمی توانید بهترین عملکرد را در سرمایه گذاری داشته باشید.
  • تا زمانیکه دانش و مهارت های لازم را کسب نکرده اید، به صورت غیرمستقیم سرمایه گذاری کنید و پس از آن می توانید به صورت مستقیم سرمایه گذاری کنید. سرمایه گذاری غیرمستقیم از طریق صندوق های سرمایه گذاری و یا شرکت های سبدگردان امکان پذیر می باشد.
  • از آنجا که میزان سود یا زیان شما متناسب با سرمایه شخصیتان می باشد، قبل از ورود به بازار بورس، به سرمایه خود نگاه کنید و تنها مقداری از سرمایه خود را وارد بورس نمایید که نگران از دست دادن آن نیستید و همچنین ترجیحا سرمایه ای را وارد بورس کنید که بدانید تا 5 سال آینده به آن نیازی ندارید. برخی از متخصصان بازار سرمایه، پیشنهاد می کنند که افراد مبتدی برای کسب تجربه و شروع به کار، مبلغی بین 1 تا 3 میلیون را وارد نمایند. 
  • با کسب تجربه بیشتر، گذشت زمان و همچنین کسب مهارت و تخصص لازم می توانید میزان سرمایه خود را به طور مداوم افزایش دهید. پس از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که با رعایت اصول صحیح سرمایه گذاری، میزان ضرر و زیانی که متحمل شده اید، نسبت به سودی که دریافت کرده اید، بسیار کم بوده است.
  • سعی کنید که حتما یک استراتژی معاملاتی شخصی داشته باشید. قبل از اینکه وارد بازار شوید، نوع سرمایه گذاری خود را از نظر افق زمانی مد نظر قرار دهید و بر این اساس برای سهم های خود، حد ضرر تعیین کنید. 
  • در صورتیکه به حد ضرر سهام خود رسیدید، بدون معطلی سهم را بفروشید تا جلوی ضرر بیشتر را بگیرید و درگیر احساسات نشوید.
  • به سیگنال های اطرافیان خود و صحبت افراد توجهی نکنید. زیرا درجه ریسک‌ پذیری افراد با یکدیگر متفاوت می باشد و شما بهتر است که استراتژی معاملاتی خود را در پیش بگیرید و از رفتار هیجانی بپرهیزید.
  • یک پرتفوی و سبد سهام متنوع داشته باشید و ترجیحا هیچگاه تک سهم نشوید و به مدیریت سرمایه گذاری اهمیت دهید. کارشناسان بورسی پیشنهاد می دهند که حداقل 5 سهم خوب در 5 صنعت مختلف و مهم در پرتفوی خود داشته باشید. به علاوه اینکه آن ها توصیه می کنند که همیشه 30 درصد از سرمایه خود را به صورت نقد نگه دارید تا در مواقع حساس به مشکل برنخورید. (مانند عرضه اولیه یک سهم خوب و یا مهیا شدن شرایط خرید یک سهام عالی)
  • سعی کنید همیشه در حال یادگیری و آموزش باشید و بر دانش خودتان بیفزایید. فراموش نکنید که برای حرفه ای شدن باید زمان مناسبی را به آموزش اختصاص دهید. 

جمع بندی

حداقل سرمایه مورد نیاز برای فعالیت در بازار سهام

در این مقاله در مورد حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس و به طور کلی مقدار سرمایه مناسب برای سرمایه گذاری در این بازار صحبت کردیم. در واقع بهتر است که قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، دانش و تکنیک کسب درآمد در آن بازار را به طور حرفه ای آموزش ببینید و پس از آن، برای آغاز فعالیت، با سرمایه ای اندک شروع به سعی و خطا کنید و در صورتیکه قصد زیاد کردن سرمایه خود را داشتید، بخشی از سرمایه خود را وارد کنید که به آن برای بلندمدت نیازی ندارید. در حال حاضر حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس، 500 هزار تومان است؛ در واقع اگر ارزش معامله شما در این بازار، کمتر از 500 هزار تومان باشد، خطای معاملاتی برای شما صادر می شود.

مردی که نام متاورس را به خود اختصاص داد، در حال راه اندازی یک پروژه بلاک چین برای تحقق بخشیدن به پتانسیل آن است. در اصل نیل استفنسون، نویسنده افسانه‌ای داستان‌های علمی تخیلی در کتابش با نام سقوط برف (Snow Crash در سال 1992)، متاورس را توصیف کرد. سی سال بعد، او از ایده Lamina1 برای پروتکل بلاک چین که در واقع تحقق وعده اصلی Metaverse است حمایت می کند. بلاک چین LAMINA1 یک زنجیره جدید لایه 1 است که به منظور توانمندسازی متاورس باز، ساخته شده است. فناوری زنجیره‌ای، مدل رمزنگاری و مشارکت‌های گسترده مالکیت معنوی Lamina1 (که در طول سال 2022 اعلام می‌شود)، آن را به عنوان مقصد ترجیحی برای خلاق‌ترین ذهن‌های این نسل، یعنی کسانی که در حال ساخت جوامع دیجیتالی آینده هستند معرفی می‌کند. این اولین بلاک چین اثبات شده کربن منفی در جهان است. این مطلب با موضوع بلاک چین LAMINA1، تحقق رویای نیل استفنسون، به معرفی این پروژه و هدف سازندگان آن می پردازد.

درباره بلاک چین LAMINA1

معرفی بلاک چین LAMINA1

برای اینکه Metaverse به وعده خود دست یابد، به یک پروتکل بلاک چین در سطح پایه نیاز دارد. بلاک چین Lamina1 به‌عنوان یک پروتکل بلاک ‌چین سطح پایه مطابق با خاستگاه‌های فنی، اقتصادی و فلسفی ایده متاورس توصیف می‌شود، (یک جهان مجازی باز و گسترده). درواقع Lamina1 یک فناوری بلاک چین لایه ۱ است که برای متاورس با اصول Web3 طراحی شده است و بنیانگذاران Lamina1، داستان علمی تخیلی رویایی را به واقعیت قریب الوقوع متاورس پل می کنند.

همانطور که می دانید Metaverse یک محیط شهری مجازی است که می‌توان از طریق یک شبکه فیبر نوری جهانی و هدست‌های واقعیت مجازی به آن دسترسی پیدا کرد، درست همانطور که در رمان سقوط برف استفنسون به تصویر کشیده شده است. بلاک چین LAMINA1 نیز در جشن سی‌امین سالگرد خود رونمایی شد.

در حالی که غول های صنعت فناوری چشم انداز خود را از متاورس (که پیش بینی می شود در دهه آینده به 1 تریلیون دلار افزایش دهد) اجرا می کنند، بلاک چین Lamina1 در تلاش است تا با تداوم بخشیدن به ساختارهای موجود مالکیت متمرکز، اطمینان حاصل کند که اشتباهات گذشته را تکرار نمی کند: یعنی نابرابری.

Lamina1 یک جایگزین پیشنهاد می کند، یک جامعه و اکوسیستم Web3 مدرن تر و یکپارچه تر به عنوان اولین بلوک سازنده برای یک Metaverse واقعا باز. زنجیره کربن منفی قابل اثبات در Lamina1، حجم معاملات بالا و طراحی اقتصادی با مکانیسم‌های انگیزشی جدید را برای کمک به ایجاد اقتصادهای پررونق و پر جنب و جوش برای سازندگان و کارآفرینان ارائه می‌کند.

نیل استفنسون خالق بلاک چین LAMINA1 

نیل استفنسون (Neal Stephenson) آینده پژوه مشهور و پیتر وسنز (Peter Vessenes)، پیشگام ارزهای دیجیتال، از بنیانگذاران این پروژه، به ترتیب رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل هستند. وسنز رئیس سابق بنیاد بیت کوین مدیر عامل Lamian1 خواهد بود و استفنسون به عنوان رئیس این پلتفرم خدمت خواهد کرد.

هر دوی آنها قصد دارند یک محیط همه جانبه جدید بر اساس Snow Crash راه اندازی کنند، همچنین زیرساخت های لازم را ایجاد کرده و ابزارهایی را برای کمک به تولیدکنندگان شخص ثالث برای ایجاد تجربیات متاورس باز در مقیاس بزرگ ایجاد کنند.

اواخر امسال (2022)، این شرکت یک شبکه آزمایشی و یک بتانت (betanet) نسل جدید را راه اندازی خواهد کرد. همانطور که گفته شد بعد از سال 2022، بنیانگذاران قصد دارند محیطی همه جانبه جدید را با الهام از رمان Snow Crash، خلق کنند.

بلاک چین Lamina1 می گوید که در تلاش است تا اطمینان حاصل کند که مراحل اشتباه Web2 انجام نمی شود. جامعه و اکوسیستم یکپارچه وب 3 در بلاک چین  Lamina1 به عنوان جایگزین و به عنوان اولین بلوک سازنده برای یک متاورس واقعاً باز دیده می شود.

استفنسون می‌گوید: «سی‌امین سالگرد سقوط برف و علاقه اخیر به ساخت متاورس، باعث شد به این فکر کنم که چگونه آن را به گونه‌ای انجام دهم که با مفهوم اصلی مطابقت داشته باشد. این به معنای جوشش خلاقانه است و ریشه در لایه اولیه و قوی فناوری منبع باز دارد که خدمات کلیدی را به سازندگان ارائه می دهد و در عین حال مطمئن است که آنها پول می گیرند و درآمد کسب می کنند. هدف Lamina1 ارائه آن با استفاده از بهترین و به روزترین ایده های صنعت است".

«ما تجربه‌های شخص اول و دوم را ایجاد می‌کنیم تا مطمئن شویم که همه کار می‌کنند اما وقتی بلاک چین Lamina1 توسط سازندگان شخص ثالث پذیرفته شود، می‌دانیم که موفق شده‌ایم.»

استفنسون همچنین چند نکته در مورد متاورس در صفحه توییتر خود به اشتراک گذاشت. او معتقد است که همچنان توسعه فعلی بازی بر روی نمایشگرها، برای توسعه‌دهنده و کاربر متمرکز است و اما در متاورس، از یک روش ترکیبی استفاده می‌شود که هم شامل صفحه‌های دو بعدی و هم فناوری AR/VR است و نه فقط VR.

راه اندازی بلاک چین متاورس LAMINA1

ما با استفاده از صفحه‌ کلیدهایی که برای ماشین‌های تایپ مکانیکی طراحی شده‌اند، به‌ راحتی در محیط‌های سه بعدی بسیار غنی پیمایش و تعامل داریم. این استیمپانک واقعی است. (ژانری از داستان های علمی تخیلی که دارای یک محیط تاریخی است و معمولاً به جای فناوری پیشرفته، ماشین آلات بخار را نشان می دهد.)

نیل استفنسون می‌خواهد به سازندگان کمک کند تا برای کارشان دستمزد منصفانه‌ای دریافت کنند، به محیط زیست کمک کنند و به جای اینکه دیدگاه متاورس توسط انحصارگرها مطرح شود، شاهد ظهور متاورس باز واقعی باشند.

طبق گزارش ها، زنجیره کربن منفی Lamina1 دارای حجم معاملات بزرگ و معماری اقتصادی با مکانیسم های پاداش جدید برای کمک به نوآوران و کارآفرینان در ایجاد اقتصادهای ایده آل خواهد بود.

وسنز، مغز متفکر بعدی پروژه، بلاک چین  Lamina1 را به‌عنوان «مکانی برای ساختن چیزی نزدیک‌تر به دیدگاه نیل توصیف می‌کند، مکانی که به سازندگان امتیاز می‌دهد، مکانی که پشتیبانی، فناوری محاسبات فضایی و جامعه‌ای برای حمایت از کسانی که در حال ساخت Metaverse هستند، فراهم می‌کند.»

وسنز امیدوار است که با طراحی اقتصادی و فناوری، به چشم انداز نیل کمک کند و به Lamina1 اجازه داده شود تا به طور پایدار توسعه یابد و بلاک چین جدید Lamina1 را به سرعت به عنوان فرآیندهایی که برای تحقق آن جمع می شوند، مستقر کند.

وسنز برای اولین بار در صنعت ارزهای دیجیتال شناخته شده است، یعنی راه اندازی اولین شرکت بیت کوین با پشتوانه VC (2011) و تشکیل بنیاد بیت کوین (2012)، امروز طرحی برای روشی که صنعت بلاک چین (با بیش از یک تریلیون دلار) جوامع را درگیر و مدیریت کرده و ارزهای رمزنگاری شده ایجاد می کند.

تونی پاریسی، پیشگام متاورس، رئیس سابق AR/VR در Unity، نیز به تیم ملحق می شود. او همچنین یکی از رهبران اولیه Web3D و واقعیت مجازی، مخترع VRML (استاندارد اصلی برای گرافیک سه بعدی در وب) و یکی از خالقان glTF، فرمت فایل باز بود که امروزه میلیون ها شی 3 بعدی را از منظر انرژی پوشش می دهد. مشاور رونی ابوویتز، بنیانگذار Sun and Thunder، Magic Leap و MAKO Surgical، تیم رهبری Lamina1 را تکمیل می کند.

جوزف لوبین، بنیانگذار اتریوم، جوزف لوبین، رونی آبوویتز(Rony Abovitz)، جف انترس (Geoff Entress)، جرمی گیفون، بینگ گوردون، جیمز هفت، رید هافمن، دیوید جانستون، جوزف لوبین، پاتریک مورک، متیو روزاک، تیهان سیل، پیتر وسنز و وو ینگ (Wu Ying) از جمله سرمایه گذاران اولیه در بلاک چین جدید Lamina1 هستند.

بازار مالی به یکی از مسیرهای پر ریسک برای ثروتمند شدن تبدیل شده است، در این بازار شما می توانید یک شبه پولدار شوید، همینطور یک شبه تمام سرمایه خودتان را از دست بدهید، این که بخواهید در یک شب به تمام خواسته های خود برسید یک سراب است، شاید بعدها زمانی که در کار خود حرفه ای شدید بتوانید پول بسیار زیادی را در زمان کم بدست آورید اما برای همان تایم کم باید زمان زیادی را بر روی خود سرمایه گذاری کنید، یکی از مسیرهایی که به شما در این امر مهم کمک می کند، تحلیل تکنیکال است که در این مقاله به معرفی ستاپ های ICT می پردازیم، قابل ذکر است که پرایس اکشن ICT هدف خود را ردیابی نهنگ ها و سهامداران بزرگ دنیا در بازارهای مالی گذاشته است.

پرایس اکشن ICT

پرایس اکشن به معنای فعالیت و تحرکات قیمت است و همچنین تمامی سبک های پرایس اکشن در دسته تحلیل تکنیکال قرار می گیرد، بنیان‌گذار و مدرس سبک معاملاتی پرایس اکشن ICT، مایکل هادلستون (Michael Huddleston) است. مایکل هادلستون بیش از 30 سال سابقه معاملاتی دارد و تاکنون توانسته بیش از 55 هزار دانشجو را آموزش دهد. مایکل هادلستون خود شاگرد لری ویلیامز بوده و سبک پرایس اکشن ICT را زمانی کشف می ‌کند که مشغول همکاری با بانک های بزرگ و ترید برای آن ها بوده است. او از این طریق متوجه نوع عملکرد الگوریتمی معاملات بانک‌ ها می ‌شود و به واسطه مهندسی معکوس، به روش معاملاتی آن‌ ها پی می ‌برد. پس از این اکتشاف هوشمندانه، مایکل هادلستون سبک پرایس اکشن ICT را اختراع می‌ کند.

مبانی پایه پرایس اکشن ICT

مبانی پایه پرایس اکشن ICT

قبل از اینکه ستاپ های ICT را بشناسید باید ساختار را بدانید؛ در حرکت های بازار شما باید بتوانید روند قیمت را شناسایی کنید، حال با شناسایی روند به معامله در جهت روند می پردازید، این به معنی آن است که اگر تشخیص دادید روند صعودی است، معاملات لانگ یا خرید را می گیرید، به طور کلی حرکت قیمت 3 نوع است، صعودی، نزولی، رنج یا ساید این سه حرکت قیمت است که شما با آن ها برای به سود رسیدن سر و کله می زنید، بعد از یک حرکت مومنتوم (پر قدرت)، حرکت بعدی رنج است، در اینجا بازار تصمیم می گیرد حرکت بعدی باز هم صعودی باشد یا این بار خلاف روند قبلی اش مسیر را ادامه دهد، حال با اصطلاح سبک ICT آشنا شویم؛ به حرکت مومنتوم رو به بالا یا رو به پایین را اکسپنشن می گویند و به حرکت اصلاحی بعد از آن ریتریسمنت می گویند.

BMS در پرایس اکشن ICT چیست؟

BMS در پرایس اکشن ICT چیست

در روند صعودی، قیمت سقف و کف های بالاتر از هم می زند و به نظر خریداران احترام می گذارد که به آن ناحیه تقاضا نیز می گوییم. طبیعتا ادامه روند صعودی به شرط شکسته شدن سطوح و کشف قله های جدید ادامه پیدا می کند. در روندهای نزولی قاعدتا کف ها و سقف های پایین تر از هم ایجاد می شود که در این مرحله قیمت به نظر فروشندگان احترام می گذارد که به آن محدوده عرضه می گوییم. ادامه روند نزولی منوط بر شکسته شدن کف قبلی است.

استاپ هانت از ستاپ های ICT

استاپ هانت از ستاپ های ICT

تمام تحرکات بازار نقدینگی است، هرجا که نقدینگی زیاد باشد، قیمت میل به آنجا پیدا می کند، نقدینگی همان استاپ های تریدر یا معامله گران بازارهای مالی است، معامله گران استاپ خود را کجا می گذارند؟ معمولا شما به عنوان یک معامله گر استاپ خود را پشت سر یک قله برای سود گرفتن از ریزش ها و پشت سر یک کف برای سود گرفتن از بالا رفتن بازار قرار می دهید، حال خود به جای بازارگردان یا مارکت میکر بگذارید، آیا دوست ندارید اول برای جمع آوری نقدینگی استاپ ها را بزنید و سپس به مسیر خود ادامه بدهید؟ درست است این همان روش میان مارکت میکرهاست، دقت داشته باشید که مارکت میکر و بزرگان بازار با همدیگر هستند، چرا که ضرر دیگری مساوی است با ضرر کردن خودشان!

حواستان به سقف کندل های هفتگی قبل باشد، بیشتر معامله گران High کندل هفتگی قبل را یک مقاومت می دانند، اما بانک ها و بازارگردان ها می دانند که آنجا، جایست که نقدینگی وجود دارد، قیمت را به آنجا می کشانند تا حد ضرر معامله گران را فعال کنند و سپس قیمت را با فشار به پایین پرتاب کنند، این توضیح را در تصویر بالا می توانید ببینید، برای این ستاپ به تصویر زیر نگاهی بیاندازید، یکی از این مثال ها را در تایم پایین تر بررسی می کنیم!

اوردر بلاک ها را پیدا کنید!

آشنایی با ستاپ های ICT
همان طور که می دانید یکی از مهم ترین کارهایی که شما باید در پرایس اکشن ICT انجام بدهید، پیدا کردن اوردر بلاک است، به طور خلاصه، اوردر بلاک یک کندل قبل از حرکت با مومنتوم بالا وجود دارد که رنگی خلاف روند پر قدرت دارد، در صورت نبود این کندل ضعیف ترین کندل همرنگ ضعیف را به عنوان اوردر بلاک می توان در نظر گرفت، دو فلش بالا همان سقف های هفتگی است، یعنی کندل سمت راستی که یک فلش بالای سر خودش دارد، همان کندل هفتگی است که با استاپ هانت کردن سقف کندل هفتگی خودش، نقدینگی را جمع آوری کرده و به پایین سقوط کرده است، برای اینکه شما در این تله گرفتار نشوید، باید به تایم پایین بروید، در تصویر بالا از تایم هفتگی به تایم 4 ساعته آمدیم، کندلی قبل از ریزش هفته اول وجود دارد که رنگی مخالف دارد، این همان "اوردر بلاک" ماست و قیمت می تواند ابتدا خودش را به این محدوده برساند و سپس ریزش را انجام بدهد، باکس قرمز رنگ در تصویر اتصال دو سقف کندل هفتگی است و کادر زرد رنگ نیز محدوده اوردر بلاک است.

CHOCH از ستاپ های ICT

CHOCH از ستاپ های ICT

چنج آف کاراکتر یا به اصطلاح CHOCH به معنای تغییر ساختار در بازار است، شناخت CHOCH ها می تواند برای شما بسیار سودآور باشد، این تغییر ساختار در دو دسته ماژور یعنی بزرگ و مینور به معنای کوچک ساخته می شود، خب همان طور که در بحث تکنیکال می دانید ساختارهای بزرگ تر برای ما اعتبار بیشتری دارند، لذا ما می توانیم CHOCH های ماژور را برای ترید در نظر بگیریم!


خب همان طور که می دانید زمانی که قیمت سقف قبلی خود را رد می کند BMS یا همان BOS می سازد، این برای ما چه معنی دارد؟ زمانی که قیمت یک سقف را رد می کند، به معنای صعودی بودن روند است، سپس زمانی که قیمت به زیر BMS یا BOS آمد می توانیم با تشخیص اوردر بلاک وارد معاملات سود از بازار از بالا رفتن قیمت شویم، اگر در بازارهای سرمایه به صورت حرفه ای فعالیت کرده باشید، می دانید که شما می توانید با استفاده از اهرم های معاملاتی از ریزش بازار نیز کسب سود کنید، حال همیشه باید اوردر بلاک ها کار بکنند؟

در جواب این سوال باید بگوییم که هیچ چیز در بازار قطعیت نداشته و نمی توان گفت یک روش وجود دارد که 100 درصد کار کند اما می توان روش ها و سبک های تکنیکال را بهینه کرد و با ترکیب کردن آن ها را برای خود سودآورتر کرد! زمانی که اوردر بلاک شما رد شود، در واقع ساختار تغییر کرده است و ما به این عمل CHOCH می گوییم، چنج آف کاراکتری ماژور است که BOS را بشکند! اگر کفش شکسته شود و آن کف BOS نداشته باشد مطابق تصویر بالا، آن مینور است، برای همین ما برای ترید بهتر است از ماژور استفاده کنیم!

ترید با ستاپ ICT چنج آف کاراکتر (CHOCH)

ترید با ستاپ های ICT

CHOCH باید حتما به یک سطح برخورد کرده باشد، پس از اینکه اولین شرط ما به وقوع پیوست، می توانیم بقیه مراحل را پیش ببریم، توجه کنید آیا کفی که شکسته شده است، خاصیت BOS یا BMS دارد؟ درصورتی که این کف همچین خاصیتی داشته باشد برای ترید مناسب است، زمانی که قیمت بر می گردد، به دنبال یک اوردر بلاک باشید، تا شما نیز وارد فشار فروش شوید و با آن همراهی کنید، حد ضرر معامله شما نیز بالای اوردر بلاک خواهد بود، توجه داشته باشید که مدیریت ریسک و روانشناسی بازار یکی از مهم ترین فاکتورهایست که باید در معاملات شما لحاظ بشود.

موفق شدن در بازار مالی، کاریست که صبر، استقامت و پشتکار می خواهد، چرا که این بازارها ساخته شده اند تا پول های شما را از دستانتان بگیرند، اما این بدان معنا نیست که شما نمی توانید در این بازار سود کسب کنید، یکی از مسیرهایی که می توانید از آن کسب درآمد کنید، تحلیل به سبک وایکوف است، سبک های بسیار زیادی در حوزه بازاهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) است که معامله گران حق انتخاب دارند کدام مسیر را پیش بگیرند.

وایکوف کیست؟

وایکوف کیست؟

ریچارد دمیل وایکوف (1873-1934) از پیشگامان اوایل قرن بیستم در رویکرد فنی مطالعه بازار سهام بود. او به همراه داو، گان، الیوت و مریل یکی از پنج "ستاره" تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می شود. وایکوف در سن 15 سالگی به عنوان سهامدار در یک کارگزاری نیویورک مشغول به کار شد. پس از آن، در حالی که هنوز 20 ساله بود، رئیس شرکت خود شد. او همچنین مجله وال استریت را که در مقطعی بیش از 200,000 دنبال کننده داشت، تأسیس کرد و نزدیک به دو دهه نوشت و ویرایش کرد. وایکوف دانشجوی مشتاق بازارها و همچنین تاجر فعال بود. او فعالیت های بازار و کمپین های اپراتورهای سهام افسانه ای زمان خود، از جمله جی پی مورگان و جسی لیورمور را مشاهده کرد.

وایکوف متوجه شد که سرمایه گذاران خرد در حال نابود شدن هستند. در نتیجه، او خود را وقف آموزش «قوانین واقعی بازی» به مردم کرد که توسط منافع بزرگ یا «پول هوشمند» انجام می‌ شود. در دهه 1930، مدرسه ای را تأسیس کرد که بعداً به موسسه بورس تبدیل شد. پیشنهاد مرکزی مدرسه دوره‌ ای بود که مفاهیمی را که Wyckoff در مورد چگونگی شناسایی انباشت و توزیع سهام اپراتورهای بزرگ با نحوه اتخاذ موقعیت در هماهنگی با این بازیگران بزرگ آموخته بود، ادغام می‌ کرد. بینش‌ های آزمایش‌ شده او امروز به همان اندازه معتبر هستند.

 رویکرد پنج مرحله ای تحلیل به سبک وایکوف

  •  رویکرد پنج مرحله ای تحلیل به سبک وایکوفموقعیت فعلی و روند احتمالی آینده بازار را تعیین کنید. آیا بازار در حال تثبیت است یا روند؟ آیا تحلیل شما از ساختار بازار، عرضه و تقاضا نشان دهنده جهتی است که در آینده نزدیک وجود دارد؟ این ارزیابی باید به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا اصلاً در بازار حضور داشته باشید و اگر چنین است، موقعیت های خرید یا فروش کوتاه را انتخاب کنید. از انواع نمودارهای قیمت شاخص های اصلی بازار برای مرحله 1 استفاده کنید.
  • سهام یا دیگر دارایی خود را هماهنگ با روند انتخاب کنید. در یک روند صعودی، سهام یا رمز ارزی را انتخاب کنید که قوی تر از بازار هستند. به عنوان مثال، به دنبال دارایی باشید که درصد افزایش بیشتری نسبت به بازار در طول رالی و کاهش کمتری در طی واکنش نشان می دهند. در یک روند نزولی، برعکس عمل کنید و دارایی را انتخاب کنید که ضعیف تر از بازار هستند. اگر در مورد موضوع خاصی مطمئن نیستید، آن را رها کنید و به سراغ مورد بعدی بروید.
  • یک دارایی را برای معامله با "علت" انتخاب کنید که برابر یا فراتر از حداقل هدف شما باشد. یکی از اجزای مهم انتخاب و مدیریت تجارت Wyckoff روش منحصر به فرد او برای شناسایی اهداف قیمتی با استفاده از پیش بینی های نقطه و شکل (P&F) برای معاملات بلند و کوتاه بود. در قانون Wyckoff "علت و معلول"، تعداد افقی P&F در محدوده معاملاتی نشان دهنده علت است، در حالی که حرکت بعدی قیمت نشان دهنده اثر است. بنابراین، اگر قصد دارید در موقعیت های خرید، خرید کنید، دارایی را انتخاب کنید که در حال انباشت یا انباشت مجدد هستند و دلیل کافی برای برآورده کردن هدف شما ایجاد کرده اند. 
  • تعیین آمادگی دارایی برای حرکت؛ به عنوان مثال، در یک محدوده معاملاتی پس از یک رالی طولانی مدت، آیا شواهد حاصل ضعف خریداران دیده شده است؟ یا این صبر یک استراحت برای رالی مجدد قیمت است.
  • زمان تعهد خود را با چرخش در شاخص بورس و ارزهای دیجیتال تعیین کنید. سه چهارم یا بیشتر مسائل فردی در هماهنگی با بازار عمومی حرکت می کنند، بنابراین با داشتن قدرت کلی بازار در پشت آن، شانس یک معامله موفق را بهبود می بخشید. اصول خاص Wyckoff به شما کمک می کند تا چرخش های بالقوه بازار را پیش بینی کنید، از جمله تغییر ماهیت عملکرد قیمت (مانند بزرگترین نوار نزولی در بالاترین حجم پس از یک روند صعودی طولانی).

3 قانون تحلیل به سبک وایکوف

3 قانون تحلیل به سبک وایکوف

عرضه و تقاضا در تحلیل به سبک وایکوف

قیمت زمانی افزایش پیدا خواهد کرد که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و همچنین قیمت زمانی کاهش می‌یابد که عرضه بیشتر از تقاضا باشد. البته این اصل یکی از اصول اساسی و اولیه بازارهای مالی بوده و مخصوص روش وایکوف نمی‌باشد. این اصل را می‌توان به صورت سه معادله زیر بیان کرد:

تقاضا < عرضه = قیمت کاهش می‌یابد.
تقاضا > عرضه = قیمت افزایش می‌یابد.
تقاضا = عرضه = قیمت تغییر زیادی نخواهد کرد.

به عبارت دیگر، قانون اول وایکوف اشاره به این دارد که افزایش تقاضا نسبت به عرضه منجر به افزایش قیمت دارد، زیرا قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان است. اما زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، عرضه بر تقاضا غالب شده و قیمت کاهش خواهد یافت. افرادی که از روش وایکوف استفاده می‌کنند، عموما از ترکیب رفتار قیمت و حجم معاملات، تعادل بین عرضه و تقاضا را مورد بررسی قرار می‌دهند. ترکیب حجم و قیمت، بینش عمیق‌ تری نسبت به بازار و رفتار آتی بازار به ما خواهد داد.

اصل علت و معلول در تحلیل به سبک وایکوف

این قانون تصریح می‌ کند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست. برخی افراد اصل اول را قبول داشته اما اعتقاد دارند، بازار به صورت تصادفی گاهی قدرت تقاضا بالا رفته و گاهی کمتر می‌ شود. اما اصل دوم وایکوف خلاف آن‌ را می‌ گوید. تعادل عرضه و تقاضا اتفاقی برهم نمی‌ خورد، بلکه تغییر عرضه و تقاضا در بازار، نتیجه و حاصل یک مجموعه اتفاق می‌ باشد. در تئوری وایکوف، فاز تراکم یا تجمیع (علت) سرانجام منجر به صعود (معلول) می‌ شود. در مقابل، فاز توزیع (علت) در نهایت منجر به ریزش (معلول) و نزول قیمت می‌ شود. وایکوف برای تخمین تاثیرات احتمالی یک علت، از یک روش منحصر به فرد در نمودار استفاده می‌کرد. به عبارت دیگر، او روش‌هایی را برای تعیین اهداف معاملاتی بر اساس فازهای تراکم و توزیع ایجاد کرد. این تکنیک این امکان را فراهم می‌ کرد تا اهداف قیمتی روند بازار را پس از عبور از محدوده تراکم و یا خارج شدن از محدوده روند خنثی، تعیین کند.

اصل اقدام در مقابل نتیجه در تحلیل به سبک وایکوف

اصل اقدام در مقابل نتیجه در تحلیل به سبک وایکوف

مطابق اصل سوم وایکوف، تغییر در قیمت یک دارایی، حاصل و نتیجه یک اقدام و عمل می‌ باشد. این اقدام در حجم معاملات نهفته است و توسط حجم معاملات نشان داده می‌ شود. هنگامی که در یک روند، قیمت با حجم همخوانی دارد، شانس بالایی وجود دارد که روند فعلی ادامه پیدا کند. اما، اگر حجم و قیمت باهم همخوانی نداشته باشند، روند فعلی متوقف خواهد شد و حتی نشان دهنده تغییر در روند خواهد بود.

برای مثال معاملات پادشاه ارزهای دیجیتال بیت کوین را در نظر بگیرید. پس از یک ریزش شدید قیمت وارد فاز انباشت خود می‌ شود و معاملات با حجم بالایی صورت می‌ گیرد. اما دیگر خبری از ریزش قیمت نیست. افزایش حجم معاملات نشان‌ دهنده، اقدام بزرگ در بازار است، اما حرکت در یک روند خنثی نشان دهنده یک نتیجه جزئی است. 

می توانید بهترین دروه پرایس اکشن ایران را مشاهده کرده و به راحتی ترید کنید.

4 فاز مهم در تحلیل به سبک وایکوف

4 فاز مهم در تحلیل به سبک وایکوف

معرفی فاز تراکم در تحلیل به سبک وایکوف

“پول هوشمند” پیش از دیگران اقدام به خرید یک دارایی می‌ کند. زمانی که قیمت در این فاز قرار می‌ گیرد، معمولا نوسانات قیمت کاهش یافته و روند بازار خنثی خواهد بود، منظور از پول هوشمند همان بازارگردانان هستند که پرایس اکشن سبک ICT تمرکز تحلیلی خود را بر روی یافتن ردپای مارکت میکرها گذاشته است، پول هوشمند به نام های دیگر نیز شناخته می شود، بیگ بویز، IT، نهنگ ها و...

فاز صعودی در تحلیل به سبک وایکوف

زمانی که “پول هوشمند” خرید خود را کامل کرد و به مقدار کافی از دارایی مورد نظر و در قیمت‌های پایین خرید انجام داد و همچنین فروشنده‌ ای هم در بازار نبود، “پول هوشمند” شروع به بالا بردن بازار می‌ کند. رشد قیمت باعث جذب دیگر سرمایه‌ گذاران خواهد شد و این اتفاق باعث افزایش تقاضا در بازار خواهد شد. زمانی که قیمت رشد کند، سرمایه‌گذاران بیشتری اقدام به خرید خواهند کرد. احساس بازار به قیمت مثبت شده و این باعث افزایش هرچه بیشتر تقاضا در بازار خواهد شد.

فاز توزیع در تحلیل به سبک وایکوف

پس از فاز صعودی و پس از آنکه پول هوشمند به سود مورد نظر خود رسید، اقدام به فروش دارایی خود خواهد کرد. او دارایی خود را به افراد تازه واردی که دیر به بازار رسیده‌ اند می‌ فروشد. این فاز نیز مانند فاز انباشت، روند قیمت، خنثی خواهد بود. در این فاز، تقاضا تا زمانی که خسته نشود جذب می‌ شود. بسیاری از افراد این حالت را استراحتی برای یک روند صعودی دیگر می‌ دانند اما اینطور نیست زیرا پول هوشمند از بازار خارج شده است.

فاز نزولی در تحلیل به سبک وایکوف

پس از فاز توزیع، زمانی نخواهد گذشت که بازار وارد فاز دیگری شود که به آن فاز نزولی گفته می‌ شود. قیمت شروع به ریزش کرده و بازار نزولی می‌ شود. در واقع در زمانی که پول هوشمند تمام دارایی خود را به فروش رساند، بازار شروع به ریزش خواهد کرد. در این فاز، عرضه بیشتر از تقاضا می‌ شود و روند نزولی آغاز می‌ شود.

شماتیک سبک وایکوف

شماتیک سبک وایکوف

PS - پشتیبانی اولیه، که در آن خرید قابل توجه پس از یک حرکت نزولی طولانی مدت شروع می کند. حجم افزایش می یابد که نشان دهنده این است که حرکت نزولی ممکن است به پایان خود نزدیک شود.

SC - اوج فروش، نقطه‌ ای که در آن افزایش فشار فروش معمولاً به اوج می‌ رسد و فروش سنگین یا وحشتناک توسط مردم توسط منافع حرفه‌ ای بزرگ‌ تر در پایین یا نزدیک به پایین جذب می‌ شود. اغلب قیمت به خوبی از سطح پایین در یک SC بسته می شود که منعکس کننده خرید این منافع بزرگ است.

AR - رالی خودکار، که به دلیل کاهش شدید فشار فروش رخ می دهد. موج خرید به راحتی قیمت ها را بالا می برد. این بیشتر با پوشش کوتاه تقویت می شود. اوج این رالی به تعیین مرز بالایی یک TR انباشته کمک خواهد کرد.

ST - آزمون ثانویه، که در آن قیمت مجدداً از ناحیه SC بازدید می کند تا تعادل عرضه و تقاضا را در این سطوح آزمایش کند. اگر قرار است کف قیمت تایید شود، با نزدیک شدن بازار به حمایت در ناحیه SC، حجم باید به میزان قابل توجهی کاهش یابد. داشتن ST های متعدد بعد از SC معمول است.

توجه: فنرها یا تکان‌ ها معمولاً در یک TR (تریدینگ رنج) دیگر اتفاق می‌ افتند و به بازیگران غالب سهام و رمز ارزها اجازه می‌ دهند تا قبل از شروع یک کمپین نشانه‌ گذاری، آزمایش قطعی عرضه موجود را انجام دهند. یک "چشمه" قیمت را زیر پایین ترین سطح TR می گیرد و سپس معکوس می کند تا در داخل TR بسته شود. این اقدام به منافع بزرگ اجازه می دهد تا مردم را در مورد جهت روند آینده گمراه کنند و سهام اضافی را با قیمت های مقرون به صرفه به دست آورند. لرزش انتهایی در انتهای TR تجمعی مانند فنر است. همچنین ممکن است پس از شروع افزایش قیمت، تغییرات سریع رخ دهد، با حرکت رو به پایین سریع که هدف آن ترغیب معامله گران خرده فروشی و سرمایه گذاران در موقعیت های خرید برای فروش سهام خود به اپراتورهای بزرگ است. با این حال، فنرها و لرزش‌های پایانه عناصر مورد نیاز نیستند: شماتیک تجمع 1 یک فنر را نشان می‌دهد، در حالی که نمودار تجمعی 2 یک TR را بدون فنر نشان می‌دهد.

تست - اپراتورهای بزرگ همیشه بازار را برای عرضه در طول یک TR (مثلاً ST ها و فنرها) و در نقاط کلیدی در طول افزایش قیمت آزمایش می کنند. اگر در آزمایشی عرضه قابل توجهی ظاهر شود، بازار اغلب آماده علامت گذاری نیست. یک فنر اغلب با یک یا چند آزمایش دنبال می شود. یک آزمایش موفقیت آمیز (که نشان می دهد افزایش قیمت بیشتر به دنبال خواهد داشت) معمولاً باعث کاهش بیشتر در حجم کمتر می شود.

SOS - نشانه قدرت، و حجم نسبتاً بالاتر؛ اغلب یک SOS پس از یک فنر انجام می شود و تفسیر تحلیلگر از آن اقدام قبلی را تأیید می کند.

LPS - آخرین نقطه پشتیبانی، نقطه پایین یک واکنش یا عقب نشینی پس از SOS است، پشتیبان گیری از LPS به معنای عقب نشینی برای حمایتی است که قبلاً مقاومتی بوده است، با کاهش حجم و گسترش. در برخی نمودارها، علیرغم دقت ظاهراً منحصر به فرد این عبارت، ممکن است بیش از یک LPS وجود داشته باشد.

BU - "پشتیبان گیری" این اصطلاح مختصر استعاره ای رنگارنگ است که توسط رابرت ایوانز، یکی از معلمان برجسته روش وایکوف از دهه 1930 تا 1960 ا.بداع شده است. ایوانز SOS را به "جهش از طریق نهر" مقاومت قیمت تشبیه کرد و "بازگشت به نهر" هم سود کوتاه مدت و هم آزمایشی برای عرضه اضافی در اطراف ناحیه مقاومت را نشان داد.

توضیح حرکات الگو وایکوف 

فاز A در تحلیل به سبک وایکوف

فاز A در تحلیل به سبک وایکوف

فاز A توقف روند نزولی قبلی را نشان می دهد. تا این لحظه عرضه غالب بوده است. کاهش نزدیک عرضه در حمایت اولیه (PS) و اوج فروش (SC) مشهود است. این رویدادها اغلب در نمودار قیمت میله ای بسیار واضح هستند، جایی که حجم زیاد انتقال تعداد زیادی از سهام و یا دیگر دارایی ها از عموم به منافع حرفه ای بزرگ را نشان می دهد. هنگامی که این فشارهای شدید فروش کاهش یافت، معمولاً یک افزایش خودکار (AR)، متشکل از تقاضای نهادی برای دارایی ها و همچنین پوشش کوتاه مدت، رخ می دهد. یک تست ثانویه موفقیت آمیز (ST) در ناحیه SC فروش کمتری نسبت به قبل و کاهش حجم را نشان می دهد که عموماً در همان سطح قیمتی SC یا بالاتر از آن متوقف می شود. اگر ST از SC پایین‌تر رود، می‌توان افت‌های جدید یا تثبیت طولانی‌ مدت را پیش‌ بینی کرد. پایین بودن SC و ST و بالاترین AR مرزهای TR را تعیین می کند. خطوط افقی ممکن است برای کمک به تمرکز توجه بر رفتار بازار ترسیم شوند، همانطور که در دو طرح انباشتگی بالا مشاهده می شود.

گاهی اوقات روند نزولی ممکن است به طور چشمگیری کمتر به پایان برسد، بدون اینکه اوج قیمت و حجم عمل کند. با این حال، به طور کلی، ترجیح داده می‌ شود که PS، SC، AR و ST را ببینید، زیرا اینها نه تنها یک چشم‌ انداز نموداری متمایزتر را ارائه می‌ دهند، بلکه نشانه واضحی هستند که اپراتورهای بزرگ به طور قطعی انباشت را آغاز کرده‌ اند.

فاز B در تحلیل به سبک وایکوف

فاز B در تحلیل به سبک وایکوف

در تحلیل وایکوف، فاز B کارکرد «ایجاد یک علت» را برای یک روند صعودی جدید انجام می دهد. در فاز B، مؤسسات و منافع حرفه ای بزرگ در حال جمع آوری موجودی با قیمت نسبتاً پایین در انتظار نشانه گذاری بعدی هستند. فرآیند انباشت نهادی ممکن است زمان زیادی طول بکشد (گاهی اوقات یک سال یا بیشتر) و شامل خرید سهام با قیمت های پایین تر و بررسی پیشرفت قیمت با فروش های کوتاه است. معمولاً چندین ST در طول فاز B و همچنین اقداماتی از نوع رو به بالا در انتهای بالایی TR وجود دارد. به طور کلی، منافع بزرگ، خریداران خالص سهام یا رمز ارزها با تکامل TR هستند، با هدف به دست آوردن هر چه بیشتر عرضه شناور باقیمانده؛ خرید و فروش نهادی، عملکرد قیمتی بالا و پایین محدوده معاملاتی را نشان می دهد. در اوایل فاز B، نوسانات قیمت معمولا گسترده و همراه با حجم بالا هستند. با این حال، همانطور که متخصصان عرضه را جذب می کنند، حجم نزولی ها در TR کاهش می یابد. هنگامی که به نظر می رسد که عرضه به پایان رسیده است، موجودی برای فاز C آماده است.

فاز C درتحلیل به سبک وایکوف

فاز C درتحلیل به سبک وایکوف

در فاز C است که قیمت سهام از طریق آزمایش تعیین کننده عرضه باقیمانده می گذرد و به اپراتورهای "پول هوشمند" اجازه می دهد تا مطمئن شوند که آیا سهام یا رمز ارزی آماده علامت گذاری است یا خیر؛ همانطور که در بالا ذکر شد، فنر حرکت قیمت به زیر سطح حمایت TR (تثبیت شده در فازهای A و B) است که به سرعت معکوس می شود و به TR باز می گردد. این نمونه ای از تله خرس است زیرا به نظر می رسد افت زیر سطح حمایت نشان دهنده از سرگیری روند نزولی است. با این حال، در واقعیت، این شروع یک روند صعودی جدید است که فروشندگان دیرهنگام (خرس ها) را به دام می اندازد. در روش Wyckoff، یک آزمایش موفقیت آمیز عرضه که با یک فنر (یا یک تکان) نشان داده می شود، یک فرصت معاملاتی با احتمال بالا را فراهم می کند. فنر کم حجم (یا آزمایش کم حجمی از لرزش) نشان می دهد که آن دارایی احتمالاً آماده حرکت به سمت بالا است، بنابراین این زمان خوبی برای شروع حداقل یک موقعیت خرید جزئی است. ظهور یک SOS اندکی پس از فنر یا لرزش، تحلیل را تأیید می کند. همانطور که در شماتیک اشاره شد، با این حال، آزمایش عرضه می‌تواند در بالاتر از سطح TR بدون فنر یا تکان دادن انجام شود. هنگامی که این اتفاق می افتد، شناسایی فاز C می تواند چالش برانگیز باشد.

فاز D و E در تحلیل به سبک وایکوف

فاز D و E در تحلیل

اگر در تحلیل خود مطمئن باشیم، آنچه باید دنبال شود تسلط مداوم تقاضا بر عرضه است. این با الگوی پیشرفت‌ (SOS) در افزایش حجم، و همچنین واکنش‌ها (LPS) روی حجم‌ های کاهش‌ یافته مشهود است. در طول فاز D، قیمت حداقل به بالای TR خواهد رفت. LPS ها در این مرحله عموماً مکان های عالی برای شروع یا اضافه کردن به موقعیت های طولانی سودآور هستند. در فاز E، سهام یا رمز ارزها و سایر دارایی ها از TR خارج می شود، تقاضا در کنترل کامل است و نشانه گذاری برای همه آشکار است. شکست ها، مانند لرزش ها و واکنش های معمولی تر، معمولا کوتاه مدت هستند.

نتیجه گیری:
بازار مالی به یکی از مسیرهای پردرآمد در دنیا تبدیل شده است، اما موفقیت در این بازار، اصلا کار راحتی نیست، اما دانستن سبک های تحلیلی می تواند به شما در این امر کمک کند، که یکی از این سبک ها تحلیل به سبک وایکوف است، اما به خاطر داشته باشید که مدیریت سرمایه و روانشناسی از اصلی ترین مهارت هایست که باید آن را یاد بگیرید.